گفتم:حیف این همه زیبایی نیست که هر نگاه هرزه ای بهش باشه؟
گفت:اخه...میدونی...چیزه...حجاب خوبه ها...نارحت نشی...ولی به من نمیاد...
گفنم:مگه قراره بهت بیاد؟حجاب میکنیم که زیبایی ها پوشیده بشه..نه که به زیبایی هامون اضافه بشه
گفت:اخه عادت کردم به این مدلی پوشیدن...نمیتونم محدود باشم...تازه گرمم میشه
گفتم:به نظر خودت عاقلانه اس؟عادت کردی؟
گفت:اخه خیلیای دیگه گناهایی میکنن که گفتنش هم خوب نیست...حالا من با این یه لاخه مو میرم جهنم؟
گفنتم:اصلا مقایسه درستی نیست که این طوری به خودت مجوز گناه میدی نگاه نکن به کوچیک بودن گناه ،نگاه کن به بزرگی کسی که ازش سرمیپیچی
عادت کردن که نشد دلیل...فردای قیامت میخوای به حضرت زهرا بگی عادت کردم؟از حضرت زینب و رقیه شنیدی که غصه داشتن بی روبنده بردنشون بین شام و مجلس یزید؟
حالا ما دم از عادت و سختی و گرمای چی میزنیم؟
ساکت فقط نگاهم کرد..فکر کنم حضرت زهرا بهش نظر کرد...
به :ریاست محترم بخشِ بی قراری های دل ، سایه ی سر ، حضرت اباعبدالله (روحی فـداک)
از: کربلای دلم
با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتیِ دردانه فرزند ِ موعودتان
احتراماً
پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت ِ بی مثال و آن منزلگاهِ سرگشتگی
و به جهت جاماندن یک فقره دل روبروی ایوان طلای حرم تان ،
و یک جفت چشم در حوالی حریم تان ،
و یک هوا آشفتگی کنار بیرق و عَلَمِ تان
و یک عمر تپش در کنار روضه هایتان ...
درخواست آن دارم ک دیگر بار با عنایت خداوندم و خواست قلبِ مبارکتان ، منت بر سرم نهاده ، دعوت به آن وادی جنونمان کنید که نزدیک است جان دادنمان از این غم ِ فراقِ شب های زیارتی تان ... فرا رسد
که آرام گیرد سرگشتگی ها و بی قراری ها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس شش گوشه تان ...
خواهش و تمنا دارم دعوتنامه ام را مُهر کنید امیر قلبم ؛دل در هوای کربُ بلا دست و پا می زند...
با تقدیم همه ی جان و روح و هستی ام
آدرس گیرنده :
شهر کربلا -. خیابان بین الحرمین - ورودی باب القبله - ضریح شش گوشه - حضرت ارباب سیدالشهداء علیه السلام.
ای کسانی که کپی میکنیدالتماس دعا مام از این کارا زیاد میکنیم!!!
یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند
لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود...
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
عاشورا، روز عملياتي بزرگ و شگفت آور در تاريخ اسلام است كه طي آن، انقلاب عاشورا بر سرزمين كربلا چهره ی، جامعه ی اسلامي و طي آن بنيان حكومت اموي را دگرگون ساخت و اعماق جان ها و جامعه را تكان داد. در این دگرگونی جامعه، زنان هم نقش اساسی داشتند که در این جا به هفت مورد از نقش زنان در عاشورا اشاره می شود.
روحیه بخشی
در بسیاری از جنگ ها حضور زنان در جبهه، به رزمندگان روحیه می بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را به خوبی ایفا کردند.
پرستاری
از دیگر وظایف بانوان، پرستارى از بیماران، مجروحان و کودکان بود. پیش از واقعه، مراقبت از بیماران کاروان را بر عهده داشتند، و پس ازعاشورا، زینب (س) سرگرم پرستارى از اعضای آسیب دیده کاروان بود. وى در زمان اسارت نیز با وجود آشفتگى روحى، نگه دارى کودکان و مراقبت از آن ها را عهده دار شد.
مدیریت
بروز صحنه های بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا می سازد. نقش زینب در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس«مدیریت در شرایط بحران» را جهانی می کند. وی مجموعه بازمانده را در رسیدن به اهداف نهضت، هدایت کرد و نقشه های دشمن را خنثی ساخت.
حفظ ارزش ها
درس دیگر زنان در کربلا، حفظ ارزش های دینی و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشم های آلوده است. زنان با آن که اسیر بودند، لباس ها و خیمه های آن ها غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تاکید می ورزیدند. ام کلثوم(س) در کوفه فریاد کشید که:
“ آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟“
زمانی که در شهرکوفه بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. او در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر گرداندن شهر به شهر بانوان، اعتراض کرد.که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزش هاست.
تغییر ماهیت اسارت
زنان بزرگوار اهل بیت و صحابه، مفهوم اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.
عمق بخشیدن به بعد عاطفی
عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و از این رهگذر، ماندگارتر شد و بر احساسات نیز تاثیر گذاشت.
شهادت ها در کربلا، تاثیر بیدارگر داشت و جو نامطلوب را شکست. حتی در سفری که گروهی از اسرا را به شام می بردند، مسیحیان آن جا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین «ع»،ناقوس نواختند و از ورود سربازان به شهرجلوگیری کردند. در آن جا مردم همگی گرد آمدند و بر حسین درود فرستادند.
جسارت در برابر باطل
در میان لشکر عمر زنی بود که همراه شوهرش آمده بود. او هنگامی که دید لشکر عمر بر زنان حسین(ع) هجوم میبرد و مشغول غارت است، شمشیری برداشت و رو به خیمه آمد و فریاد زد:
“ای مردان طایفه! آیا لباس دختران رسول خدا به غارت میرود و شما تماشا میکنید؟ فرمانی جز فرمان رسول خدا (ص) نیست، ای کشندگان رسول خدا.” شوهر آن زن دست او را گرفت و به خیمهها بازگردانید.
این هفت مورد نقش زنانی که در عاشورا حضور داشتن را نشان می دهد که چگونه از دین اسلام حمایت کردند و دشمنان را رسوا کردند. عاشورا براي همه و هميشه پيام دارد و ما باید هماره خاک نشین درس هاي اين كلاس ابدي بنشينيم و به مراتب بالاتري از ايمان و عفت برسيم.
شمر نمازش را می خواند...
روزه اش را هم می گرفت...
آشکارا هم فسق و فجور نمی کرد...
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود...
معاویه و ابن زیاد و عمر سعد هم همین طور...
یادمان باشد...
زیارت عاشورا که می خوانیم...
وقتی که رسیدیم به "لعن الله..." هایش...
لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این "لعن الله..." شامل حال ما هم بشود؟؟؟
مایی که گاه خودمان را
"ارزانتر" از شمر و عمر و ابن زیاد می فروشیم.....
پیامبر از شیطان سؤال كرد كه ای لعنت شده همنشینت كیست؟
شیطان گفت: رباخوار
گفت دوستت كیست؟
شیطان گفت: زنا كار
گفت همنشین صمیمیت كیست؟
شیطان گفت: افراد مست و شرابخوار
پیامبر فرمود: مهمانت كیست؟
شیطان گفت: دزد و سارق
پیامبر فرمود كه پیامبرت كیست؟
شیطان گفت: شخص ساحر و سحر كننده
پیامبر گفت: نور چشمی تو كیست؟
شیطان گفت: كسی كه قسم به طلاق خورد.
پیامبر فرمود كه حبیب و دوستدارت كیست؟
شیطان گفت كسیكه تارك نماز جمعه باشد.
پیامبر فرمود چه چیزی كمر تو را خورد میكند؟
شیطان گفت كه مجاهد فی سبیل ا... و كرد پای آنها
پیامبر فرمود چه چیز جسمت را ضعیف میكند؟
شیطان گفت: توبه، توبه كننده
پیامبر گفت: چه چیز جگر تو را میسوزاند؟
شیطان گفت: زیادی استغفار در شب و روز
پیامبر گفت: چه چیزی چهره ات را خوار میكند؟
شیطان گفت صدقه پنهانی و مخفی
آیا از زندگی مشترکتان رضایت کامل دارید یا احساس می کنید از بعضی جهات باید تغییراتی در روابطتان ایجاد کنید؟
معمولا زنان هنگامی که شعله های عشق کم سو می شوند و زندگی زناشویی رو به سردی می گذارد شوهر خود را عامل اصلی سرد شدن زندگی مشترک می دانند و زمانی قسمتی از تقصیرها را شخصا گردن می گیرند که همسرشان از آنها فاصله گرفته و دور شده باشد اما واقعیت اینجاست که رفتار و افکار زنان موجب می شود مردان رفتاری سرد از خود نشان دهند. عشق میان زن و شوهر هرگز نمی میرد مگر زمانیکه زوجین با رفتار نادرست خود آن را کمرنگ و خاموش کنند. معمولا اگر زن نتواند رفتار درست و بجایی با همسرش داشته باشد مرد نیز عشق خود را پنهان کرده و کم کم عشق زندگی ناپدید می شود.
در این مطلب رازهایی را با شما خانم ها در میان می گذاریم که شما را در رسیدن به زندگی زناشویی ایده آلی که در ذهنتان پرورش داده اید یاری می رساند.
در هر صورت آگاهی از نکات و راهکارهای زیر به شما کمک می کنند که روابط بهتر و پربارتری را با همسرتان تجربه کنید و این مهم را نیز دریابید که چگونه می توانید مجددا عشق را به زندگی مشترک خود بازگردانید.
نمي دانيد چطور بايد باردار شويد؟ در اين مقاله به شما آموزش مي دهيم كه چطور تخمك گذاري را پيشبيني كنيد، چند وقت يكبار رابطه جنسي داشته باشيد و با اهميت انتخاب هاي سالم در زندگي آشنا شويد.
به نظر مي رسد كه بعضي از زوج ها فقط با حرف زدن درمورد باردار شدن، مي توانند بچه دار شوند. اما خيلي هاي ديگر بايد به اندازه كافي صبر داشته باشند و كمي هم خوش شانس باشند تا بتوانند بچه دار شوند. اگر نمي دانيد چطور بايد باردار شويد، با همان روش قديمي شروع كنيد. در اين مقاله هر آنچه كه لازم است بدانيد را در اختيارتان مي گذاريم.
عشق مثل یک کودک نوپاست و درست مثل هر کودکی نیاز به مراقبت و توجه دارد. اگر مراقب آن نباشید به راحتی نابود میشود و زندگی شما را به خطر میاندازد. ما یاد نگرفتهایم در مورد رفتار با همسرمان آموزش ببینیم بنابراین اشتباه کردن اجتنابناپذیر است. اشتباهاتی که افراد در مورد زندگی مشترک انجام میدهند، معمولا بین تمام زوجها مشترک است. اینها رایجترین اشتباهاتی هستند که افراد در رابطه با همسرشان مرتکب میشوند و با ارتکاب آنها پایههای زندگی مشترک را سست میکنند. اين اشتباهها را بشناسید و از آنها اجتناب کنید.
«نَبرَة» به معنای «اشراف – تسلط – فرازمندی» آمده است و در تجوید عبارتست از :
«صدای قوی ، رسا و فرازمندی که از حرف همزه سنیده می شود»
تیزی و سنگینی مخصوص همزه که از بسته شدن کامل تارهای صوتی و حبس تام هوا در پشت آن ها و سپس باز شدن ناگهانی آن ها ناشی می شود، حالتی به این حرف داده است که از آن به «نبره» تعبیر نموده اند.
در قرآن هر جا همزه آمد، طبق روایت حفص از عاصم، باید به تحقیق اداء شود و از تسهیل و سست خوانی اجتناب گردد.
تنها موردی که از این قانون استثناء شده است و رعایت آن لازم است، تسهیل همزه دوم کلمه ی «ءَاَعجَمِیٌّ» (فصلت – 44) می باشد که باید بین همزه و الف مدی اداء گردد.
بحّه صفت ویژه حرف «ح» است. برخی قرّاء در اداء بحّه «ح» چنان افراط می کنند که صدای حرف به سوی «خ» میل می کند. و تفریط آن نیز منجر به تلفظ شبیه «ه» می شود.