احادیث ائمه


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
باسلام به وبلاگ من خوش آمدید!!
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 599
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
وصیتنامه شهدا
جوری ازخونه بیرون نرو که عشق شوهر مردمو بدزدی!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 26 مرداد 1393
حجت الاسلام محسن قرائتی: آقا اصلا دین رو میذاریم کنار بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار حجاب یه مساله عقلیه! هر عقل سالمی میتونه قبول کنه به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟! کسی هست بگه حاضرم؟! پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی! یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد!
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
درسی که مرحوم کافی به یک بی‌حجاب داد
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 26 مرداد 1393
آقای کافی نقل می کردند: داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن! هی دقیقه ای یکبار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من. هی بلند می شد می شست، هی سر و صدا می کرد. می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه. برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش) گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟ بردار یکی بشینه. نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه! گفتم: این خانم ماست. گفت: پس چرا اینطوری پیچیدیش؟ همه خندیدند. گفتم: خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم. یهو یه چیزی به ذهنم رسید. بلند گفتم: آقای راننده! زد رو ترمز. گفتم: این چیه بغل ماشینت؟ گفت: آقاجون، ماشینه! ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟! گفتم: چرا؟! دیدم. ولی این چیه روش کشیدن؟ گفت: چادره روش کشیدن دیگه! گفتم: خب، چرا چادر روش کشیده؟ گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم، چه می دونم! چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ، انگولکش نکنن ، خط نندازن روشو ... گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟ گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن. این ماشین عمومیه! کسی چادر روش نمی کشه! اون خصوصیه روش چادر کشیدن! "منم زدم رو شونه شوهر این زنه گفتم: این خصوصیه، ما روش چادر کشیدیم".
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نامه‌ای به یانکی اون
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
نامه‌ای به یانکی اون آقای یانکی اون سلام علیکم! من سلیمان ازایران هستم این هم که کنارم نشسته کبری خانوم عیال بنده است ، غرض از این نامه نگاری عرض عذر خواهی بایت فحشهایی است که ما تا حالا داده ایم نه اینکه فکر کنید ما آدم بی تربیت هستیم ،کبری خانوم میداند که ما در طول عمرمان ده تا فحش هم نداده ایم ،که اتفاقا هر ده تا را بابت همین موضوع و به همین شماها داده ایم ،البته کبری خانوم میگفت باید خودمان می امدیم نیویورک جهت دست بوس و حلالیت طلبی اما وقتی با ملای روستایمان اختللاط کردیم گفت: اگر بروید به عنوان تورو ریست دستگیرتان میکنند چون شما ایرانی هستید به هر حال با مشورت کبری خانوم ،تصمیم گرفتیم با نامه عرض حلالیت بودی بطلبیم و بسپاریم که شما هم برای ما حلالیت بگیرید ؟ میدانم کمی گیج شده اید پس بگذارید ازاول قضیه را بگویم ، ما وکبری خانوم سی سال است که ازدواج کرده ایم ، سه تا بچه هم داریم ،در این سی سال و اندی همه اش فکر میکردیم اسرائیل ادم کش است و چوب توی استین فلسطینیها میکند تا اینکه کبری خانوم یک روز خیلی اتفاقی وقتی به خانه همسایه مان رفته بود در تلویزیون آنها ی دیده بود که چطور فلسطینی ها کودکان و زنان اسرائیلی را به خاک و خون میکشند وحرف شما را خودش با گوشهای خودش شنیده بود که گفته بودید اسرائیل از خودش دفاع می کند این شد که ما فهمیدیم چه اشتباه بزرگی انجام داده ایم و چقدر تهمت و افترا به ناف اسرائیلیها بسته ایم،خدا ما راببخشد ،خدا شاهد است همین الان کبری خانوم در حال گریه وفیش فیش کردن است ، از همان ماجرا کبری خانوم پیشنهاد داد یک دیش بیاوریم خانه ،تا اصل ماجرا را بفهمیم، تازه از وقتی دیش اورده ایم کبری خانوم از این رو به ان رو شده ،لباسهای قشنگی میپوشد،حرفهای قشنگی هم می زند مثلا کامبین حمایت از حیوانات راه انداخته ،کبری خانوم میگوید اگر خدا بخواهد به همین زودی کامبینی هم برای حمایت از کودکان اسرائیلی راه می اندازد اقای یانکی اون من والبته کبری خانوم از خودمان خیلی خجالت کشیدیم چون در این سی سال دائما به این اسرائیلی های بدبخت و بیچاره و مظلوم تهمت وافترا و فحش دادیم و لعنشان کردیم دور از جان شما چقدر فحش مادر و خواهر نثارشان کردیم، اصلا چرا دروغ!! خود من یکبار پای پیاده به نیت ذلیل شدنشان رفتم امامزاده علی!! خدایی اش کبری خانوم زن خوبی است اما خوب ادمیزاد است اشتباه میکند رفته بود النگویش را به نیت گور به گور شدن اسرائیل انداخته بود ضریح امام رضا ..... آقای یانکی اون ما عذاب وجدان داریم..کبری خانوم میگوید وجدان را برایتان توضیح دهم چون شاید ندانید که یعنی چه؟؟یعنی در زبان شما معنایش چیز دیگری باشد، وجدان یعنی ادم به خاطر کار اشتباه که انجام می دهد ،دلش درد بگیرد،قلبش بسوزد و البته قبل از کار بد ،به ادم اخطار بدهد مثلا یک وقتی پژمان پسر بزرگمان سنگ زده بود به خانه همسایه مان !همسایه مان کلی شاکی شده بود و میگفت مگر وجدان ندارید،من زن و بچه دارم ،بچه ام از ترس لالمونی گرفته ،البته کبری خانوم خیلی زود قضیه را فیصله د اد و گفت مقصر خودتانید ،می بایست شیشه نشکن بگذارید !بعد هم برادرزنمان قدرت رفت حسابی از خجالت همسایه مان درامد تا دیگر حرف زیاده نزند غرض، میخواستم خدمتتان عرض کنم وجدان خوب کلمه ای است اما بعضی ادمها از ان استفاده نا به جا میکنند،ما ایرانی ها میگوییم شنونده باید عاقل باشد که الحمدلله شما تا حالا نشان دادید مثل بقیه اسلاف خود ،عاقل هستید !! کبری خانوم میگویند حتما بنویسیم که اگر حریف این زنهای فلسطینی نشدید و با اوردن کودکان مضروب شده شان اذیتتان میکند، کبری خانوم هست تازه قدرت برادر زنمان هم حاضر است دستی برساند .. هر چند که میدانیم شما احتیاج به کمک امثال ما و قدرت ندارید و ابرقدرت ها هستند، اما شاید به خاطر همین جور کارها خدا از ما بگذرد ...!کبری خانوم میگویند بپرسم بالاخره آن سه اسرائیلی پیدا شدند یا نه ! کبری خانوم شنیده بود تا حالا خیلی دنبالشان گشتید حتما همین فلسطینی ها جایی سرشان را زیر اب کرده اند ، این را خودمان از اخبار دیش مان شنیدیم، من هم اگر جای شما بودم انقدر از این فلسطینی ها میکشتم تا مقر بیایند و صحنه جرمشان را بازسازی کنند که چطور این بی چاره ها را سربه نیست کرده اند کبری خانوم میگویند نذر اش ابوالفضل کرده که یا خودشان یا خبرشان بیاید ..تا همه از نگرانی در بیایند،نذرش هم رد خور ندارد،خدایی اش نگرانی بد دردیست ،کلثوم خانوم همسایه ما سالها بود چشم انتظار پسرش علی بود میگویند پسرش در همین جنگ اخیر ایران و عراق، انوقت که شما رییس سازمان ملل نشده بودید ، گم شده !پیرزن سالها یک چشمش به در خانه و یک چشمش اشک بود و آخرش هم مرد و بچه اش را ندید.... اقای یانکی اون انشاا... این عرایض مقبول نظر واقع گردد و شما هم بتوانید در یکی از مجامع عمومی در حضور همه از قول من و کبری خانوم عذر خواهی مفصلی از اسرائیل بکنید ، اگر هم صلاح دانستید با دولت امریکا هماهنگ کنید تا خودمان بیاییم حضورا حلالیت بطلبیم زیاده عرضی نیست
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فقط یک کلمه: مَــــــــرد
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
فقط یک کلمه: مَــــــــرد برای بعضی ها نامش، آقای خامنه ای است بعضی دیگر، مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، معظم له یا رهبر انقلاب خطابش می کنند. برای برخی دیگر آقا سید علی آقای خامنه ای، حضرت آقا یا امام خامنه ای است. کسانی هم هستند در آن سوی مرزها که سیدنا القائد صدایش می کنند. برای من اما ... بگذریم! این رزها که از فتنه ی شومِ شام تا کوچه پس کوچه های خون آلود منامه و کویته و بغداد بوی خون و جنون می آید. این روزها که آرواره ی ماهواره های وهابی و مافیای رسانه ایِ بیت تکفیر و نفاق، دندان شبهه های شیطانی شان را در تن یقین بعضی از برادران مسلمانمان فرو می کنند. این روزها که گزینه های روی میز 1+5 گرگ، دورنمای میراث احمدی روشن ها را در سایه ی تاریکی فرو برده است. این روزها که تیتر تکراری خبرهای هر روز دنیا خونین شدن سنگفرش های فلان نقطه ی دنیا از خون شیعیان جهان است. این روزها که حراج حجاب مانکن های متحرک در خیابان های شهرهایمان، مادران شهدا را شکنجه می دهد. این روزها که ... این روزها که هجوم گله ی کفتارهای شیطان، محاصره مان می کند، دلمان خوش می شود به دیدن چهره ی "مردی" که نائب حضرت عشق است. مردی که کافیست فقط بگوید "غلطی از اسرائیل سر بزند تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم" تا خواب را از چشم ژنرال های اسراییلی بگیرد. مردی که تجلی سلیمانی اقتدارش، سردمداران معبد سلیمان را آشفته کرده است. مردی که در این بیست و چند سال رهبری، کشتی انقلاب را به مدد خداوند، خمینی وار ناخدایی کرده است تا آنجا که دشمنانش صریح گفته اند " خامنه ای، خلف صالح خمینی است". مردی که در روزهای آشفته ی غیبت، آرام دل جغرافیای شیعه است. مردی که ... بگذریم! برای بعضی ها نامش مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای یا امام خامنه ای است. من اما در روزگاری که نامردها، پشت میز ریاست جهان نشسته اند، او را با یک کلمه خطاب می کنم : مــــــَــــــرد...
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
jتوجه!!!!!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
این پیام را برای 10 نفر بفرست تا ظهر خبرهای خوبی می‌شنوی! برادر و خواهر عزیم این را حتماً بخوان و اگاه باش! این روزها مسلماً پیامهای زیادی مبنی بر اینکه آخر آنها نوشته شده آن را برای 10 نفر بفرست تا امروز یا چند ساعت دیگه یا این هفته معجزه ببینی به چشمت خورده است. راستی تا حالا فکر کردید مبداء این پیامها از کجاست ؟ به کجا میروند؟ هدف از ارسالشان چیست؟ و یا از کدام کشور شروع میشوند؟ پس خوب توجه کن! هفته ی گذشته روزنامه ی نیوز تلاویو در چاپ سراسری خود با این تیتر که چگونه اسلام را متزلزل کنیم سپس آن را در اختیار بگیریم منتشر شد. { هنری لیونر} که به عنوان فقیه دینی در اسرائيل فعاليت ميكند تصريح كرد كه"" همكاران ما شب و روز در واتساپ در حال تلاش برای تضعیف اسلام در بین مسلمانان هستند. هنری لیونر افزود: ما با طراحی پیامها فارسی عربی -ترکی و اردویی و آوردن نام پیامبر و ائمه، در آخر پیامها مینویسیم آن را برای 10 نفر بفرست تا امروز معجزه ببینی! با گذشت امروز یا ساعت یا هفته مسلمانان میبینند که خبری از معجزه نیست پس آن را خرافات تلقی میکنند و اینگونه ایمانشان را کم کم از دست میدهند". ان شاء الله از امروز با دیدن این گونه پیامها از ارسالشان خوداری کنیم یا اگر خواستیم که انها را ارسال کنیم باید آن قسمت معجزه را حذف کنیم. بقیه مسلمانان را از نقشه ی شوم یهودیان آگاه و مطلع سازید. به اشتراک بگذارید.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
قابل توجه!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
من اصرار دارم این منطقه را
«غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاور میانه درست
نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر
جائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک
است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائی‌ها کردند؛ نه،
ما این را قبول نداریم. آسیا یک قاره‌ای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما
در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقه‌ی ما اسمش منطقه‌ی غرب آسیاست، نه منطقه‌ی
خاورمیانه.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اساتید
دانشگاه‌
ا/۱۳۹۱/۰۵/۲۲
دوستان ولایی همت کنن آنقدر انتشار بدن تا برای
همه ی عزیزان این نکته جا بیوفته و ادبیاتشون درست بشه.ان شاءالله

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
به هوش باشید **
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
هجمه ضد فرهنگی ماهواره علیه حجاب و سبک زندگی


چندهفته ای است که رسانه های غربی هجمه ضدفرهنگی خود برای ترویج سبک زندگی سکولار و تبلیغ آزادی های بی قید و بند را شدت بخشیده اند. جنجال رسانه های غربی علیه ارزش ها و باورهای اسلامی-ایرانی نشان می دهد که بدون شک استحاله فرهنگی و اجتماعی و تغییر هویت کشورها، برای قدرت های استعماری اهمیت بیشتری از مسائل سیاسی دارد.
اگر مجموعه فعالیت های ضدفرهنگی رسانه های غربی طی هفته های گذشته را خلاصه کنیم، باید بگوییم تمام خواسته هایشان از جامعه و دولت ایران موارد زیر بوده است:
1. جمعیت ایران نباید افزایش پیدا کند.
2. زنان ایرانی باید حجاب را از سر بردارند.
3. رقص باید در اماکن عمومی ایران آزاد شود.
4. چارچوب شرعی روابط زن و مرد باید شکسته شود.
1. مخالفت با افزایش جمعیت در ایران
تدبیر حکیمانه رهبر انقلاب در توصیه به ازدیاد نسل و هشدار معظم له نسبت به عواقب کاهش جمعیت جوان -که با تنظیم سیاست های جمعیتی و عملیاتی شدن آن همراه شد- ناخرسندی بیگانگان را به همراه داشت.
بی بی سی فارسی (BBCPersian) :
«بسیاری از کارشناسان با اشاره به محدودیت‌ امکانات طبیعی از جمله کمبود شدید آب و همچنین وجود پدیده مزمن بیکاری در ایران، افزایش جمعیت را به معنی تشدید مشکلات موجود و زمینه‌ساز ایجاد بحران‌های اجتماعی و اقتصادی داخلی و حتی درگیری‌های منطقه‌ای در آینده دانسته‌اند.»[!]
«گفته می شد که جریانات سال 2009 [فتنه88] در ایران تکرار نخواهد شد، چون تورم جوانان از بین رفته است. با افزایش جمعیت و ایجاد تورم دوباره جوان، خود رژیم باید نگران آینده اش باشد.»[!]
رسانه دولتی امریکا "بی حجابی" را از لوازم رسیدن به "جامعه مدنی" معرفی می کند!
رادیوفردا (radiofarda) :
«کم نبوده‌اند کسانی که علاقه و تأکید رهبر جمهوری اسلامی را با اهداف و مقاصد دیگری، از افزایش جمعیت مسلمانان به ویژه شیعیان گرفته تا تأمین نیروی نظامی برای جنگ‌ها و درگیری‌های احتمالی ایران در آینده و تغییر کارکرد و نقش اجتماعی زنان حاضر در جامعه به مادران در خانه‌ها، توضیح داده و تفسیر کرده‌اند.»
دویچه وله (DeutscheWelle) :
« نگاه کلی حاکمیت، حذف زنان از جامعه است.»[!]
همه این خبرسازی ها و جنجال آفرینی ها در حالی صورت می گیرد که همین رسانه ها چند سال پیش به نقل از نتایج «بیست و پنجمین کنگره بین المللی جمعیت» تصریح کردند: «آنچه جمعیت شناسان و اقتصاددانان را نگران می کند، پیر شدن روزافزون جمعیت جهان به دلیل کاهش میزان باروری است که پیآمد محتوم آن افزایش جمعیت کهنسال است... جمعیت ایران پیرتر شده و میانه سنی آن از بیست سال به بالای بیست و سه سال رسیده است.»
2. ترویج بی حجابی به بهانه آزادی!
در حالی که مسلمانان کشورهای مختلف غربی در سال های اخیر با محدودیت هایی از جمله محدودیت در پوشش اسلامی مواجه شده اند، رسانه های آنان بدون توجه به دغدغه های دینی، فرهنگی و اجتماعی زنان ایرانی، به بهانه های مختلف از آن ها می خواهند حجاب از سر بردارند. جالب اینجاست که آن ها آرزوی خود را به عنوان مطالبه زنان ایرانی مطرح می کنند!
طی هفته های اخیر اجرای این مأموریت بر عهده یک خبرنگار بدسابقه گذاشته شده بود. این مستخدم رسانه های بیگانه، با ایجاد صفحه ای در فیس بوک، مدعی است تعداد زیادی از زنان ایرانی عکس های بدون حجاب خود را برای او فرستاده اند. البته در صفحه یادشده تنها تعداد معدودی عکس یافت می شود...
بررسی میزان صحت و وثاقت تصاویر و مطالب صفحه ای که توسط یک نفر مدیریت می شود -و به راحتی می تواند عکسی را بارگذاری یا مطلبی را حذف کند- نیازمند مجالی جداگانه است، اما بدون شک اقدام این خبرنگار و پشتیبانی یکدست تمام رسانه های غربی از وی، تأملی جدی را طلب می کند.
از بی حجابی زنان ایرانی چه چیزی عاید رسانه های غربی می شود؟ چرا آن ها اینقدر به بی حجابی زنان در ایران علاقه دارند؟ چرا برای صفحه ای با کمتر از 80 عکس، این همه سروصدا به راه می افتد؟

رسانه دولتی امریکا "بی حجابی" را از لوازم رسیدن به "جامعه مدنی" معرفی می کند!
بی بی سی فارسی:
«صفحه "آزادی های یواشکی زنان در ایران" اهمیت دارد. این صفحه، تصویر زنانی را جلوی دیدگان عموم می گذارد که "بی حجاب" هستند، نه "بدحجاب"... چتر مشترکی که همه آن ها زیرش جمع شده اند، نشان دادن این واقعیت است که حجابی که بر سر دارند، "توسری" است و نه "روسری".»[!]
رادیوفردا:
«حجاب، چالشی گره خورده با جمهوری اسلامی است.» و ....
از بی حجابی زنان ایرانی چه چیزی عاید رسانه های غربی می شود؟ چرا آن ها اینقدر به بی حجابی زنان در ایران علاقه دارند؟ چرا برای صفحه ای با کمتر از 80 عکس، این همه سروصدا به راه می افتد؟
تنها چند تیتر به عنوان نمونه
تلویزیون بی بی سی فارسی با تعریف و تمجید از بی حجابی در برنامه ای ویژه، وانمود کرد که زنان ایرانی عاشق بی حجابی اند؛ اما در این میان یکی از کارشناسانش (منصوره شجاعی/ فعال حقوق زنان) که خود از طرفداران بی حجابی است، با ناراحتی اذعان کرد: «در اردیبهشت 83 یادم نمی رود که پس از زلزله بم، زنان در تهران "کیف زلزله" درست کرده بودند؛ چراغ قوه، خوراکی و... همه زنان بدون استثنا در آن کیف "روسری" گذاشته بودند. من آن موقع یک مقاله ای نوشتم که مواظب باشید حجاب نهادینه شده است، یعنی یک زن بدون آنکه کسی بگوید اولین چیزی که در ساکش می گذارد، روسری اش است.»

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
الهی!!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
درخواست بی شرمانه ی دختر خاله هوسباز........... این داستان واقعی است….حتما بخوانید در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۶۵ جوانی به نام امین ، نامه ای برای مجله ی زن روز می نویسد و داستان عجیب زندگی خود را بازگو می کند: نامه ی اول: پسری ۱۷ ساله هستم و در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم. پدرو مادرم هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را خارج از منزل سپری می کنند. انقدر مشغله ی کاری شان زیاد است که اصلا از خودشان نمی پرسند تنها فرزندشان ( من ) کجا هستم ؟ چکار می کنم ؟ با چه کسی رفت و امد دارم؟… تنها کاری که آنها برایم کردند این بود که برای رفع مشکل تنهایی ام در خانه ، دختر خاله ام ( که همسن خودم می باشد ) را به سرپرستی پذیرفتند ، تا تنهایی ام را پر کند. غافل از اینکه این آغاز مشکلات من بود. یکسال است که دختر خاله ام به خانه ی ما آمده و مدام با پوشیدن لباسهای نیمه برهنه و آرایش های هوس برانگیز و ترفندهای شیطانی ، از من تقاضای نامشروع با خود را می کند. اما به لطف خدا من تا به حال اسیر این هوسبازیهایش نشده ام و بر خلاف پدر و مادرم که می دانم مثل دختر خاله ام اهل هوسبازی هستند ، دامن خود را به گناه آلوده نکرده ام. شما را به خدا کمکم کنید. چطور می توانم جواب حرفهای چرب و نرم دختر خاله ام را بدم؟ بارها او را نصیحت کرده ام ، اما گوشش بدهکار نیست. می دانم که اگر موضوع را با پدر و مادرم مطرح کنم ، انها نیز از دختر خاله ام حمایت می کنند. می دانم که زیبایی ام باعث می شود که دختر خاله ام اشتیاق بیشتری به من پیدا کند. اگر موهای طلایی و چهره ی زیبا نداشتم شاید اینطور نمیشد.من نمی خواهم تسلیم شوم ، نمی خواهم گناه کنم. ای کاش زیبا نبودم ، ای کاش در خانواده ای فقیر زندگی می کردم و چهره ی زشتی داشتم تا چنین اتفاقی برایم نمی افتاد. کمکم کنید که او را هدایت کنم ، کمکم کنید به گناه نیفتم … با تشکر ، برادرتان امین ۲۰ مهرماه ۱۳۶۵ ساعت ۱۷:۳۰ نامه ی دوم: امین در تاریخ ۱ دی ماه ۱۳۶۵ نامه ی دوم خود را به مجله ی زن روز ارسال می کند : مسئولین مجله زن روز ، سلام! مدتهاست که منتظر جواب شما هستم ، اما هنوز نامه ای از شما دریافت نکرده ام. قضیه ی جالبی برایم اتفاق افتاده که خدمتتان بازگو می کنم: حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه نوشتم و در مورد هوسبازی های دختر خاله ام توضیح دادم ، شبی در خواب مردی سبز پوش را دیدم که به من گفت: امین جان! وقت ان رسیده که به دانشگاه اصلی بروی ، وقت را تلف نکن… تعبیر خواب را از روحانی مسجدمان پرسیدم و گفتند: دانشگاه اصلی همان جبهه است. الان که دارم این نامه را برایتان می نویسم عازم جبهه هستم. شاید لایق شهادت گردم و تا آمدن جوابتان به سوی معبودم پر کشیده باشم ، برای همین آدرس مدیر دبیرستانمان را میدهم که اگر جواب نامه ام را فرستادید و من در این دنیا نبودم ، به شما خبر شهادتم را بدهد. اگر هم که زنده بودم ، خودم جواب خواهم داد… خداحافظ و التماس دعا! برادرتان امین ۱ دی ماه ۱۳۶۵ امین چهار روز بعد از نوشتن نامه ی دوم ، در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید… … نمی دونم چی بگم فقط میگم خدایا! تو رو قرآنت من رو مثل امین آزمایش نکن خدایا! اگه قراره مث امین آزمایش بشم ، تو رو قرآنت بهم معرفت یوسف پیامبر ع رو بده ، همونطور که به امین دادی خدایا امین توی کنکور دنیا قبول شد و رفت دانشگاه ، به مدرک شهادت هم رسید ، به ما جوونای امروزی هم مدرک عاقبت به خیری بده بسه دیگه ! به خودت قسم از گناه خسته شدیم. دلمون میخاد در کنار تو به آرامش برسیم ، پس نذار توی دامن شیطان بمونیم… خدایا دلمون میخاد مث امین بفهمیم لذت گناه پوچ و زود گذره دلمون میخاد بفهمیم آرامش توی گناه نکردنه خدایا! امین برا اینکه گناه نکنه آرزو میکرد زیبایی و ثروت نداشته باشه اما بعضی از ما دخترو پسرای امروزی به هر دری می زنیم که خودمون رو جلو جنس مخالف زیبا جلوه بدیم هر کاری می کنیم که دل طرف مقابلمون رو بلرزونیم غافل از اینکه اگه دل یه جوون به خاطر رفتار ما بلرزه و به گناه بیفته ، اشک امام زمان عج جاری میشه خدایا! چرا من اینا رو نمی فهمم؟ دستمون رو بگیر خدا تو رو به خوبانت بهمون لیاقت امین شدن رو عطا کن….
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شهادتت مبارک***
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393

علی خلیلی در سال 1371 در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم  ادامه داد.
علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد.
گفتنی است حدود دو سال پیش، یکی دیگر از مربیان این مجموعه به نام حسین صحرایی نیز شهید شد.
تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد.
در این حادثه جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
در مورد درگیری گفته شده است : شهید ، شاهد اشراری که نیمه شعبان دو سال پیش حدود ساعت دوازده شب ، در حال اذیت دو خانم هستند و به زور می‌خواستند وی را سوار ماشین کنند.
دوستان علی به دلیل پائین بودن سن‌شان جلو نرفتند اما علی به آن افراد تذکر داد و گلاویز شد و یکباره چاقویی نثاراو شد.
چاقو به ناحیه گردن و شاهرگ خورده بود ؛ یکی از همراهان علی که موتور سواری بلد بود آن‌ها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت.
در دادگاه یکی از آن افراد به سه سال زندان و بقیه نیز که همدست بودند به شصت الی هفتاد ضربه محکوم شدند اما همه آن‌ها به قید وثیقه آزاد هستند.
وی معتقد بود که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است.
شهید خلیلی با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم
در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغ 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.
سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند.
علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد.
وی بهمن ماه سال 92 نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام دیروز عصر و در بیمارستان بعثت دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت .

 

افسران - پوستر : طلبه شهید علی خلیلی

 

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.
((گوشه ای از نامه شهید علی خلیلی به رهبر انقلاب))


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
13بدرروزطبیعت مبارک*****
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393
     
 
 

سلام: سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد،به ویژه جشنی با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه گردآوری کنیم.بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحوست داشته یا نه فراهم آوریم :

نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیومن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند،(نگاه کنید به نام روزهای ماه) و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و نیاکان فرهیخته ی ما از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.

همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.اما پس از حمله ی تازیان به ایران از این رو که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهمین روز از هرماه نیز جز این روزها بوده، روز سیزدهم فروردین را هم به اشتباه نحس خواندند.برای مثال دو بیتی ای از «ابونصر فراهی» هست که نحوست روزهای هر ماه را بیان می کند :

هفت روزی  نحس  باشد در مهی                زان   حذر کن  تا  نیــابی هیچ  رنج
سه و  پنج  وسیزده  با شانزده           بیست ویک وبیست وچهار وبیست وپنج 

از سویی دیگر پس از نفوذ فرهنگ سامی نوبت به رخنه ی فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»، «خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است(.اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است. و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها «حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال».

درکتاب « المحاسن و الاضداد » گفته شده :
«...
در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کـُشتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود، می بستند.» عدد شش اشاره است به شش گاههنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.

تاریخچه ی سیزده بدر

همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«...
جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد.همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر

همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.
برای نمونه فال گوش ایستادن، فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن، بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است(و نمونه های پرشمار دیگر ...

علاوه بر این ها آیین های سیزده بدر مانند چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است، بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.

علف گره زدن

افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد کهمَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است : «... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماندهمانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش تیشتر، برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است.

سیزده بدر

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

هر چقدر"7" عددي مقدس و محترم است،"13" عدد نحس و نامباركي تلقي مي‌شود. ايراني‌ها براي اين‌كه اين بديمني را از خود دور كنند از چند صد سال پيش قرار گذاشتند كه اولين روز"13" از سال جديد به دشت و صحرا بروند، سبزه‌هايي را كه در هفت‌سين گذاشته بودند در آبي بيندازند و آن‌قدر شادي و جست‌وخيز كنند تا نحسي روز سيزده از آنها دور شود.غذاي روز سيزده به‌در شهرهاي مختلف فرق مي‌كند. در اغلب شهرها، زنان باقالي‌پلو، آش، كوكو يا كوفته درست مي‌كنند.معروف‌ترين رسم سيزده به‌در پس از به آب سپردن سبزه‌ها، گره زدن دو سبزه به همديگر است. اين دو سبزه را تمثيلي از پيوند يك زن و مرد جوان مي‌دانند. به همين دليل مادربزرگ‌ها جوان‌ها و بخصوص دختران جوان را به گره زدن سبزه‌ها تشويق مي‌كنند.دكتر نيك‌نام دربارة سابقة رسم گره زدن در روز سيزده به‌در مي‌گويد: برخي از آداب نوروز به آيين زرتشتي بازنمي‌گردد بلكه مربوط به باورهاي مردمان آريايي است كه پيش از زرتشت در سرزمين ايران زندگي مي‌كردند. طبق يكي از اين باورها، بارندگي به فرشته‌اي به نام تِشتر مربوط است كه در آسمان‌ها به صورت اسب سپيدي در حال حركت است و هرگاه با ديوي به نام اَپوش بجنگد و برنده شود، سالي پر از سبزي و خرمي و باران در پيش است. به همين دليل ايرانيان روز سيزدهم فروردين كنار سبزه‌ها و جويبارها مي‌روند و به‌ويژه زنان كه نمايندة آناهيتا يعني ايزدآب هستند با نوازش سبزه‌ها و گره زدن آنها حمايت خود را از فرشتة باران نشان مي‌دهند.امّا دكتر وكيليان مي‌گويد: در گذشته جامعة ما جامعة بسته‌اي بوده است. زن هميشه در خانه بوده و منتظر بوده تا به خواستگاري‌اش بروند. امروزه تغييراتي به‌وجود آمده اما در گذشته دختران نمي‌توانستند همسرشان را خودشان انتخاب كند. بنابراين مهم‌ترين آمال و آرزوهاي هر دختري در گذشته اين بود كه شوهر خوبي بكند يا زودتر به خانة بخت برود. دربارة دخترها اين حرف وجود داشت كه: دختر كه رسيد به "20" بايد نشست و به حالش گريست. اينها جزء فرهنگ ما بوده است. دختر در"16"، "17" سالگي بايد به خانة بخت مي‌رفت وگرنه ماية ننگ به حساب مي‌آمد. اينها واقعياتي بود كه وجود داشت. به همين دليل دخترها به امامزاده مي‌رفتند، سبزه گره مي‌زدند و سفره‌هاي نذري پهن مي‌كردند تا شايد نيروهاي غيبي كمك كنند و شوهري برايشان پيدا شود زيرا دختري كه ازدواج نمي‌كرد جايگاهي در جامعه نداشت.روز سيزدهم فروردين مانند شب آخرين چهارشنبة سال اهميت ويژه‌اي دارد. اگر با چهارشنبه‌سوري به استقبال نوروز مي‌رويم، با سيزده به‌در نوروزمان را بدرقه مي‌كنيم. نوروز كه مراسمش محفلي خانوادگي دارد، با دو حركت اجتماعي و عمومي از خانه‌ها به خارج راه مي‌يابد، با دو آيين سنتي كه نشان از همبستگي جمعي دارند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فهیمه
تاریخ : جمعه 23 اسفند 1392

نام : فاطمه

 

معروفترین لقب : زهرا به معنی درخشنده

 

کنیه: ام ابیها،ام الائمه ،ام الحسن

 

نام پدر:حضرت محمد بن عبدالله پیامبر بزرگوار اسلام

 

 

نام مادر: بانوی بزرگوار و فداکار اسلام حضرت خدیجه

 

همسر: حضرت علی بن ابیطالب امیر المومنین

 

فرزندان: حضرت حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و محسن علیه السلام

 

تاریخ تولد:20جمادی الثانی سال 5 بعثت

 

تاریخ شهادت:سال یازدهم هجری روز 3 جمادی الاول یا 13 جمادی الثانی

 

مدت عمر: 18 سال

 

علت شهادت: ضربات وارده به وسیله تازیانه و غلاف شمشیر و لگد مهاجمان

 

محل دفن: مدینه منوره- نامعلوم و احتمالا قبرستان بقیع

 


پایان رنجهای یاس علی(ع)

 

 

در نهایت زهراى اطهر علیهاالسلام پس از تحمل مصائب و محنت‎ها و بى‏وفایی‎هاى بسیار،

در اثر بیمارى و تألمى كه از ضربات دشمنان بر بدن مباركشان حاصل شده بود

 به شهادت رسیدند و به دیار حق و ملاقات با پدر شتافتند.(1)

پس از آن بر طبق وصیت آن حضرت جسد شریفشان شبانه غسل داده و كفن شد(2)

 و آنگاه غریبانه به خاك سپرده شد، بدون این كه كسى از محل دفن آگاهى یابد.

از واقدى نقل شده:

 «انّ فاطِمَةَ لَمّا حَضَرَتْها الوَفاةُ أَوصَتْ عَلیّا أنْ لایُصَلِّی عَلَیْها أَبُوبَكْرٍ وَ عُمَرُ فَعمِلَ بِوَصِیَّتِها(3)؛

 هنگامى كه فاطمه علیهاالسلام در بستر شهادت بود،

 به على علیه‏السلام وصیت فرمود كه خلیفه اول و دوم بر جنازه‏اش نماز نگزارند

 و امیرمؤمنان هم به وصیت ایشان عمل نمود.»

در روز بعد وقتى این خبر به آن دو رسید، به سرعت خودشان را به بقیع رساندند

 و وقتى نتوانستند قبر را پیدا كنند، خلیفه دوم به امیرمؤمنان علیه‏السلام گفت:

 به خدا قسم قبر او را پیدا كرده و نبش خواهیم كرد و بر بدن او نماز خواهیم گذاشت.

 آن حضرت با چهره‏اى غضبناك فرمود:

«یَا ابْنَ السَّوْداءِ أَمّا حَقّی فَقَدْ تَرَكْتُهُ مَخافَةَ أَنْ یَرْتَدَّ النّاسُ عَنْ دِیْنِهِمْ، أَمّا قَبْرُ فاطِمَةَ فَوَ الَّذی

 نَفْسُ عَلِىٍّ بِیَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحابُكَ شَیْئا مِنْ ذلكَ لاَسْقِیَنَّ الأَرْضَ مِنْ دِمائِكُمْ؛

اى فرزند سوداء (زن سیاه‏رو)! از حق خودم (خلافت) گذشتم

تا مبادا مردم از دینشان خارج شوند،

امّا در مورد قبر فاطمه علیهاالسلام، نه.

قسم به كسى كه جان على در دست اوست

اگر تو و یارانت قصد چنین كارى داشته باشید،

 هر آینه زمین را از خون‎هاى شما سیراب خواهم كرد.»

در این هنگام خلیفه اول قسم یاد كرد كه چنین كارى انجام ندهد

و سپس آنجا را ترك كردند و مردم متفرق شدند.(4)

آرى فاطمه علیهاالسلام از میان شعله‏هاى ظلم و نامهربانى رهایى یافت،

 اما على علیه‏السلام و یتیمان فاطمه علیهاالسلام غریب و تنهاتر از گذشته

راه سخت و دشوارى را در پیش رو داشتند.

 با شهادت آن بانوى بزرگ امیرمؤمنان

شریك روزهاى تلخ و پر درد زندگى خویش را از دست داد

و زندگى براى او دشوارتر گردید. در این هنگام بود كه این شعر را انشاء نمود:

نَفْسی عَلى زَفَراتِها مَحْبُوسَةٌ                     یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَراتِ 

لاخَیْرَ بَعْدَكِ فِی الحَیاةِ و إنَّما                        أبْكی مَخافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیاتی 

«جان من در بین نَفَس‎هایش حبس شده، اى كاش جانم به همراه آنها [از بدنم] خارج مى‏شد.

 بعد از تو هیچ خیرى در زندگى [دنیا] وجود ندارد و من در حالى گریه مى‏كنم

كه مى‏ترسم [بعد از تو] عمرم طولانى شود.»(5)

اى كاش مى‏آمد ز تن من جان من برون                     همراه ناله‏هاى اسف خیز زار من 

از سوز دل بنالم و ترسم كه از قضا                            گردد دراز زندگى رنج‎بار من 

امیرمؤمنان علیه‏السلام هنگام دفن زهراى مرضیّه

 در حالى كه با فاطمه علیهاالسلام وداع مى‏نمود، وداع با پیامبر را به یاد آورد

 و به پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله چنین گفت:

«قَلَّ یا رَسُولَ الله‏ِ عن صَفِیَّتِكَ صَبْرى وَ رَقَّ عَنْها تَجَلُّدی... فلَقَدِ استُرْجِعَتِ الوَدیعَةُ

و أُخِذَتِ الرَّهینَةُ، أَمّا حُزْنی فَسَرْمَدٌ و أمّا لیلی فَمُسَهَّدٌ إلى أَنْ یَخْتارَ الله

‏ُ لی دارَكَ الّتی أَنْتَ بِها مُقیمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بتَضافُرِ أُمّتِكَ عَلى هَضْمِها،

فأحفِها السُّؤالَ وَاستَخْبِرْهَا الْحالَ، هذا و لم یَطُلِ العَهْدُ و لَمْ یَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ(6)؛

اى پیامبر خدا! از فراق دختر برگزیده‏ات صبرم كم شده و طاقتم از دست رفته است...

امانت باز گردانده شد و آنچه در دست من بود گرفته شد،

 اما اندوهم همیشگى است و شب‎هایم همراه بیدارى،

 تا آن دم كه خداوند سر منزل تو را كه در آن اقامت گزیده‏اى برایم انتخاب كند.

 به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت

كه امّتت در ستم كردن به وى اجتماع كرده بودند،

 سرگذشت وى را از او بپرس و چگونگى حال را از وى خبر گیر،

وضع این چنین است در حالى كه هنوز فاصله‏اى از زمان حیات تو نگذشته

و یادت فراموش نگردیده است.»


فقر و تنگدستی حضرت زهرا (س)

 

با وجود این كه حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا بود

و تصوّر مى‏شود كه در زندگى از رفاه نسبى برخوردار بوده،

 ولى بر خلاف تصور، آن بانوى صبور در زندگى با فقر و تنگدستى مواجه بود

 و دوران سختى را مى‏گذراند؛

 به حدّى كه ابن سعد از مورخین اهل سنّت

از قول على علیه‏السلام نقل مى‏كند كه:

«لَقَدْ تَزَوَّجْتُ فاطِمَةَ وَ مالی وَ لَها فِراشٌ غیرُ جِلْدِ كَبْشٍ ننامُ

عَلَیْهِ بِاللَّیْلِ و نَعْلَفُ عَلَیْهِ النّاضِحَ بِالنَّهارِ و مالی وَ لَها خادِمٌ غَیْرُها(1)؛

همانا با فاطمه ازدواج كردم در حالى كه براى من و او هیچ فرشى نبود مگر پوست گوسفندى كه شب بر روى آن مى‏خوابیدیم و در روز به شتر آبكش خود بر روى آن علوفه مى‏دادیم و به جز این شتر خدمتگزارى نداشتیم.»

همچنین اسكافى از علماى معتزلى مذهب اهل سنّت مى‏نویسد:

روزى حضرت على علیه‏السلام از فاطمه پرسید:

 آیا طعامى در خانه هست؟

 فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد:

 نه به خدا سوگند سه روز است كه براى خود و فرزندانمان

 حسن و حسین چیزى نداریم.

على علیه‏السلام فرمود:

پس چرا به من خبر ندادى.

ایشان فرمودند:

«إنّی لاَءَسْتَحْیى مِنْ رَبّی أَنْ أُكَلِّفكَ ما لاتَقْدِرُ عَلَیْهِ؛

من از خدایم شرم مى‏كنم از تو چیزى بخواهم

 كه توانایى آماده كردن آن را نداشته باشى.»

در این هنگام على علیه‏السلام از خانه بیرون آمد

و دینارى قرض گرفت. در میان راه مقداد را دید

كه از شدت گرما آستین خود را بر روى سرش گذاشته بود،

حضرت فرمود: «ما أَخْرَجَكَ فی هِذهِ الْحال و أَراكَ كَالْحیرانِ؛

 چه چیزى در این حال (هواى گرم) تو را [از خانه] خارج نموده

و اكنون تو را حیران و سرگردان مى‏بینم.»

 مقداد گفت: مرا معذور بدار و از من چیزى نپرس،

ولى با اصرار آن حضرت گفت:

همانا دیدم كه فرزندانم از شدّت گرسنگى گریه و زارى مى‏كنند

 و من نتوانستم گریه آنها را تحمّل كنم.

در این هنگام امیرمؤمنان على علیه‏السلام

آن دینار را به مقداد داد و سپس به طرف مسجد آمد

 و بعد از این كه رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از نماز فارغ شد

ماجرا را براى ایشان تعریف نمود

و به همراه ایشان به سوى فاطمه علیهاالسلام آمدند.

هنگامى كه رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله وارد خانه شد فرمود:

«هاتی ما عِنْدَكِ یا فاطِمَةُ، قال علیه‏السلام:

فأَخْرَجَتْ الینا مائدةً عَلَیْها طَعامٌ طَیِّبٌ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ لَوْنا ولا أطْیَبَ رِیْحا؛

اى فاطمه آنچه را كه نزد توست بیاور.

على علیه‏السلام مى‏فرماید:

فاطمه برایمان سفره‏اى گسترد كه در آن طعامى پاكیزه و طاهر بود

كه تاكنون غذایى به خوش‎رنگى و خوشبویى آن ندیده بودم.

در این موقع پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به على علیه‏السلام فرمود:

 «هذا رِزْقٌ مِنَ الله‏ِ بَدَلُ دِینارِكَ(2)؛

 این رزقى است از طرف پروردگار، عوض دینارى كه بخشیدى.»


فاطمه همسر نمونه اسلام

    همسر نازنین ایشان مولای متقیان علی علیه السلام میفرمایند:

 هرگاه به زهرا می نگریستم تمام غم و غصه ام برطرف می شد

 

این دو زن و شوهر نمونه از نظر تفاهم و سازگاری با هم نیز نمونه بودند

 

به این تعبیر زیبا از مولای متقیان توجه کنید که چگونه تفاهم خود را با حضرت فاطمه بیان میدارد

 

به خدا سوگند من هرگز زهرا را خشمگین نکردم

 

 و هیچ گاه

 

 تا هنگامی که خداوند او را تحویل گرفت...

 

او را برای کاری مجبور نکردم

 

 او نیز مرا خشمگین ننمود

 

 و در هیچ کاری با من مخالفت نکرد

 

التماس دعا

 

حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خداي تعالي 9 اسم دارد:

فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه و زهرا.


چرا فاطمه ؟


رسول خدا فرمود: زيرا او و شيعيانش از آتش جهنم قطع شده‌اند

(فاطمه به معناي قطع‌شده و بريده است.)


و نيز امام صادق (ع) فرمود:

 زيرا او از هر شر و بدي بريده شده است

و نيز چون مردم از رسيدن به معرفت كامل او قطع شده اند.


چرا صديقه ؟


زيرا او هرگز در زندگي جز راست نگفت

و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصديق كرد.


رسول خدا به اميرالمؤمنين فرمود:

يا علي، من به فاطمه سفارش‌هايي كرده ام كه به تو بگويد.

 او هر چه گفت بپذير، زيرا او راستگوست، بسيار راستگو.


چرا مباركه ؟


بركت به معناي خير فراوان است

 و از فاطمه نسل فراواني به عالم اسلام هديه شده .

 لذا در بعضي از تفاسير آمده است

كه در آيه ي « انا اعطيناك الكوثر»

 ( اي رسول گرامي ما به تو خير كثير عطا كرديم)

منظور، فاطمه (س) است.


چرا طاهره ؟


امام باقر (ع) فرمود:

 زيرا او از هر ناپاكي ظاهري و هر گونه ناپاكي دامن، مبري است.

و نيز طبق روايات متعدد،

 آيه تطهير

( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا)

درباره حضرت فاطمه نازل شده است.

 پس فاطمه طاهره است

زيرا هر گونه رجس و پليدي و ناپاكي از وجود مقدسش دور است.


چرا زكيه ؟


زكاة هم به معناي رشد و نمو

و هم به معناي طهارت است،

بنابراين زكيه هم يعني از فاطمه

نسل پرباري پا به عرصه وجود خواهد گذاشت

 و هم اينكه او وجودي است پاك و طاهر .


چرا راضيه ؟


زندگي كوتاه حضرت فاطمه

 با غم و اندوه و نيز با تلاش و سختي همراه بود.

 او زندگي بسيار مشكلي را پشت سر گذاشت

 ولي هرگز لب به شكايت باز نكرد،

 بلكه همواره خداي بزرگ را شكر مي‌كرد و راضي بود .

 
روايت شده روزي رسول خداحضرت فاطمه را ديد

 كه لباس خشني بر تن داشت

و با دست‌هاي مباركش آسياب مي‌كرد

در حاليكه طفل كوچك خود را هم شير مي‌داد.

 رسول خدا گريان شد و فرمود:

اي دختركم، تلخي اين دنيا را بچش،

براي رسيدن به شيريني آخرت.


حضرت فاطمه نه تنها لب به شكايت باز نكرد،

 بلكه عرض كرد: اي رسول خدا، من خدا را براي نعمتهايش سپاسگزارم.

 
و نيز روزي اميرالمؤمنين از رسول خدا خواست

اگر ممكن باشد براي فاطمه مستخدمه ‌‌اي بگيرد،

 اما رسول خدا تسبيح فاطمه را به آنها تعليم فرمود.

 حضرت زهرا پس از شنيدن اين دستور پيغمبر اكرم سه بار فرمود:

من از خدا و رسولش راضيم.


چرا مرضيه ؟


تمام كارهاي حضرت فاطمه مورد رضايت خدا و رسول بود.

 رسول خدا هيچ گاه بر فاطمه غضب نكرد،

 به او خرده نگرفت و برعكس،

گاهي مي‌فرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) .


اين چنين است كه رسول خدا

رضاي فاطمه را رضاي خدا مي‌دانست و مي‌فرمود:

 خدا از غضب فاطمه غضب مي كند

و از رضايت او راضي مي‌شود.

چرا محدثه ؟

 
امام صادق (ع) در اين مورد فرمود:

 زيرا ملائكه از آسمان فرود مي‌آمدند و با او سخن مي‌گفتند.


در فرهنگ اسلامى محدثان راستين

 همواره از حرمت و منزلت ويژه اى برخوردار بوده اند،

 محدثان و راويان در حفظ و حراست از گنجينه هاى معارف

 و ارزشهاى دينى و ذخاير گرانمايه مكتب تشيع و رشد

 و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند

 و حامل ودايع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.

 
چرا زهرا ؟


امام صادق فرمود: زيرا نور آن بانوي مكرمه

در يك روز سه بار براي اميرالمؤمنين مي‌درخشيد،

و چون در محراب عبادت مي‌ايستاد

نور درخشنده او براي اهل آسمان مي‌ درخشيد

همانگونه كه نور ستارگان براي اهل زمين مي‌درخشد.

برخي نامهاي ديگر حضرت فاطمه (س)


حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شريف)، سيده

(بانوي محترم)، عذراء (پرده نشين)، حوراء (فرشته، حوريه)،

مريم كبري (مريم برتر)، نوريه (تابناك، درخشنده )

 و نام آن بانو در آسمان، منصوره (ياري‌شده) است.

كنيه هاي حضرت


ام الحسن، ام الحسين، ام المحسن، ام الائمه، ام ابيها.


حضرت فاطمه (س) آن قدر به پدر بزرگوارش محبت مي كرد

 و مادرانه عشق مي ورزيد كه " ام ابيها" (مادر پدرش) لقب گرفت                                       


فاطمه مادر نمونه

این مادر نمونه توانست فرزندانی تربیت کند که عالم اسلام از آنها بهره مند شود

 

او ثابت کرد که میشود با رعایت حجاب و عفاف

 

 دختران و پسرانی را چنان تربیت کند که الگو و رهبران جامعه باشند

 

اگر جریان عاشورا

 

و موقعیتهای مناسب برای سخنرانی دختران حضرت فاطمه فراهم نمیشد

 

شاید تاریخ کمتر به مقام علمی و شهامت آنها پی میبرد 

 

آری او ثابت کرد  که میتوان در سخت ترین شرایط اقتصادی و نا امنی

 

 فرزندانی پاک و سالم و عالم و با فضیلت تربیت کرد

 

و در عین حال نیز از وظایف عبادی و سیاسی و تربیتی نیز دور نماند

 

عبادتهای شبانه و خضوع و خشوع و ذکر و  قرآن  را هرگز به بهانه فرزند داری ترک نمیکرد

 

و این چنین بود که هم اکنون او به عنوان مادر نمونه و الگوی زیبای مادران جهان مطرح است

 

یادمان نرود که امروز جامعه ما مدیون حضرت زهراست

 

مدیون تعالیم و فعالیتهای فرزندان او

 

به ویژه سید الشهدا و حضرت محمد باقر و حضرت جعفر صادق علیه السلام

 

آری آنگاه که  او تا صبح به نماز می ایستاد  و همسایگان را دعا میکرد

 

فرزندان خود را با عمل خویش به عبادت و راز و نیاز تشویق می کرد

 

و انگاه که در مقابل نابینا هم خود را پنهان می کرد

 

و میگفت من او را می بینم و او نیز بوی مرا حس میکند!

 

درسی بود از عفاف که به دخترانش می آموخت

 

التماس دعا


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تسلیت
نویسنده : فهیمه
تاریخ : جمعه 23 اسفند 1392

شهادت حضرت زهرا(س) برتمام شعیان تسلیت باد

على (ع ) و بيان ماجراى زهرا (س )


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْصدوق به سند خود از على (ع ) روايت كرده آن حضرت فرمود:(روزى كه من و فاطمه (س )،

و حسن (ع ) و حسين (ع ) نزد رسول خدا(ص ) بوديم . آن حضرت رو به ما كرد و گريست . گفتم : يا رسول اللّه ! گريه

شما براى چيست ؟ فرمود: از كتك خوردن تو، و سيلى خوردن فاطمه (س ) گريه مى كنم ).


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عرض سلام
نویسنده : فهیمه
تاریخ : سه شنبه 24 دی 1392

سلام

میلادحضرت رسول گرامی اسلام وهفته وحدت مبارک

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اثرات بی نظیر خواندن زیارت عاشورا
نویسنده : فهیمه
تاریخ : سه شنبه 6 آبان 1388

 

 

درباره زیارت عاشورا، روایات فراوانی وجود دارد. امام باقر( علیه السلام) این زیارت را به یکی از اصحابش به نام علقمه بن محمد حضری آموزش داده است.( کامل الزیارات، ص۸۰، بحار الانوار،ج۱۰۱،ص۲۹۰)

 

از آنجا که زیارت نوعی اعلام موضع در مشخص کردن خط فکری است و آثار سازنده عجیبی دارد؛ آنچه به عنوان متن زیارتی خوانده می‌شود از نظر محتوی و جهت دهی، از حساسیّتی ویژه برخوردار است. به همین جهت ائمه(علیهم السلام) با آموختن نحوة زیارت به یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیده‌اند.زیارت عاشورا، که از تعالیم امام باقر( علیه السلام)است، به سبب آثار سازندة فردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خطر انحراف اهمیت ویژه ای دارد. شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از :

۱-ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان، مانند "فراز اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد".

۲- پیدایش روحیه ظلم ستیزی، یعنی تکرار لعن و نفرین بر ستمگران در این زیارت موجب پیدایش روحیه ظلم ستیزی شده، ولو با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق، که پایه های ایمان را محکم می‌کند.

۳- دوری جستن از خطر انحراف

۴- ترویج روحیه شهادت طلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا

۵- احیای مکتب در راه و هدف خاندان عصمت(مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، صص ۵۴۲-۵۴۷-۵۳۸)

۶- درس آموختن و الگو گرفتن از شهدای کربلا

زیارت عاشورا، پاداش بزرگ

صالح پسر عُقْبه، از یاران امام پنجم علیه‌السلام به نقل از پدرش می‌گوید:

فواید خواندن زیارت عاشورا روایاتی است از جمله این‌که آمده است: در نجم ثاقب در ذیل حکایت تشرف جناب حاج سید احمد رشتی به ملاقات امام عصر ارواحنا فداه در سفر حج و فرمایش آن حضرت به او که چرا شما عاشورا نمی‌خوانید عاشورا عاشورا عاشورا

امام باقر علیه‌السلام فرمود: «کسی که در روز عاشورا، از نزدیک امام حسین علیه‌السلام را با چشم گریان زیارت کند، خداوند پاداش بزرگی به او می‌دهد». عُقبه به حضرت عرض کرد: «جانم به قربانت! اگر کسی امکان حضور در کربلا و حرم مطهّر آن حضرت را در روز عاشورا نداشته باشد و بخواهد از راه دور او را زیارت کند، تکلیف او چیست؟» حضرت فرمود: «پیش از ظهر در جای بلندی بایست و پس از اشاره به سوی مرقد آن حضرت بر او سلام کن و بر ستمگران و قاتلان او لعن و نفرین کن. سپس دو رکعت نماز زیارت بخوان و هر چه می‌توانی بر مصیبت امام گریه کن. خاندانت را نیز بر این عمل ترغیب کن». آن‌گاه در پایان افزودند: «من ضمانت می‌کنم هر کسی این کار را انجام دهد، خداوند پاداش یاد شده را به او بدهد».

وعده خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

صفوان از یاران امام ششم می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام با اشاره به سوی قبر امام حسین علیه‌السلام ، این زیارت ـ زیارت عاشورا ـ را خواند و پس از آن دو رکعت نماز گزارد. آن‌گاه فرمود: «هرگاه حاجت و گرفتاری‌ای داشتی، در هر جا که هستی، این زیارت و دعای پس از آن را بخوان و از خدا حاجتت را بخواه. بی‌تردید خدا و پیامبر به وعده خویش عمل می‌کنند و نیازمندی تو را برمی‌آورند».

زیارت عاشورا، حدیث قدسی

محدّث نوری، از استادان مرحوم شیخ عباس قمی می‌گوید: «در فضل و مقام زیارت عاشورا همین بس که از سِنخ دیگر زیارت‌ها نیست که به ظاهر از انشا و املای معصومی باشد. هر چند از قلوب پاک ایشان چیزی جز آنچه از عالَم بالا به آنجا برسد، بیرون نمی‌آید، ولی این زیارت از سنخ احادیث قُدسیّه است که به همین ترتیب زیارت و لعن و سلام و دعا از خدای متعالی به جبرئیل امین و از او به خاتم النبیین صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رسیده است و به حسب تجربه، مداومت به آن در چهل روز یا کمتر، در برآوردن حاجات و رسیدن به مقاصد و دفع دشمنان بی‌نظیر است».

مداومت بر زیارت عاشورا

آیت اللّه شبیری زنجانی، از مراجع تقلید می‌گوید: «یکی از چشم‌های فرزند آقای حاج سید محمد بجنوردی بر اثر عارضه‌ای نابینا شده بود و به نظر پزشکان ـ حتی پزشکان خارج از کشور ـ به علت رشد آن عارضه، چشم دیگرش نیز نابینا می‌شد. ولی آن شخص شفا یافت. یکی از بستگان وی، سیدالشهداء را در عالم رؤیا دید که به وی فرمود: «ما به جهت اینکه او به زیارت عاشورا مداومت داشت، سلامتی چشم دیگرش را از خدا گرفتیم».

آخرین

امام صادق علیه‌السلام :زیارت امام حسین علیه‌السلام را فرو نگذار که خدا عمرت را طولانی و روزی‌ات را زیاد می‌کند و زندگی باسعادت و مرگ با شهادت به تو خواهد بخشید

ذکر، زیارت عاشورا

مرجع بزرگ، آیت اللّه العظمی بهجت درباره زیارت عاشورا می‌گوید: «مضمون زیارت عاشورا گواه و روشن کننده عظمت آن است... در سندها آمده است که زیارت عاشورا از حدیث‌های قُدسی است. برای همین، با وجود فراوانی کارهای علمی موجود نزد علما و اساتیدمان، آنان همیشه مراقب خواندن زیارت عاشورا بودند. مرحوم آیت اللّه شیخ محمدحسین اصفهانی از خداوند متعالی می‌خواست کلمات پایانی عمرش، زیارت عاشورا باشد، و پس از آن به سوی باری تعالی بشتابد. خداوند نیز دعای وی را اجابت کرد و پس از اتمام خواندن زیارت عاشورا روحش به ملکوت اعلی شتافت و قرین رحمت گردید».

همیشه با زیارت عاشورا

صاحبان بصیرت، همیشه به خواندن زیارت عاشورا توجه داشتند و آن را به دیگران نیز سفارش می‌کردند. مرحوم شیخ رجبعلی خیاط که حالات معنوی او مشهور خاص و عام است، در توسل به اهل بیت علیه‌السلام به زیارت عاشورا تأکید فراوانی داشت و می‌فرمود: «در عالم معنا به من توصیه کرده‌اند که زیارت عاشورا بخوان». وی به دیگران نیز سفارش می‌کرد: «تا زنده‌اید زیارت عاشورا را از دست ندهید».

اثرات بی نظیر خواندن زیارت عاشورا

فواید خواندن زیارت عاشورا روایاتی است از جمله این‌که آمده است: در نجم ثاقب در ذیل حکایت تشرف جناب حاج سید احمد رشتی به ملاقات امام عصر ارواحنا فداه در سفر حج و فرمایش آن حضرت به او که چرا شما عاشورا نمی‌خوانید عاشورا عاشورا عاشورا .

شیخ ما ثقه الاسلام نوری رحمه الله فرموده: اما زیارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشای و املای معصومی باشد هر چند که از قلوب مطهره ایشان چیزی جز آن‌چه از عالم بالا به آن‌جا رسد بیرون نیاید بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیت جلت عظمته به جبرئیل امین و از او به خاتم النبیین صلی الله علیه و آله رسیده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز یا کمتر در قضای حاجات و نیل مقاصد و دفع اعادی بی‌نظیر و لکن احسن فواید آن که از مواظبت آن به دست آمده فایده ای است که در کتاب دارالسلام ذکر کردم و اجمال

 

امام صادق (ع) : «هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‌های نور بنشیند، باید از زائران امام حسین علیه‌السلام باشد». امام صادق (ع)به صفوان می‌فرمایند: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن ، به درستی که من چند چیز برای خواننده آن تضمین می‌کنم : ۱- زیارتش قبول شود. ۲- سعی و کوشش او مشکور باشد. ۳- حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد

آن ‌که ثقه صالح متقی حاج ملا حسن یزدی که از نیکان مجاورین نجف اشرف است و پیوسته مشغول عبادت و زیارت نقل کرد.

مداومت در خواندن زیارت عاشورا

شهید بزرگوار دستغیب نوشته: فقیه زاهد عادل مرحوم شیخ جواد بن شیخ مشکور عرب که یکی از اجله علماءو فقهاء نجف اشرف بوده، در شب ۲۶ صفر ۱۳۳۶در نجف اشرف ملک الموت را در خواب می‌بیند پس از سلام از او می‌پرسد از کجا می آئی؟ عزرائیل می‌فرماید: از شیراز، رفتم روح میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم ، عرض می‌کند: روح میرزا ابراهیم در عالم برزخ چه حالی دارد؟

می‌فرماید: خیلی خوب، در بهترین باغهای عالم برزخ است و خداوند هزار فرشته را برای خدمتگزاری او معین کرده، سؤال کرده: چه عملی انجام داده که به این مقام رسیده؟ آیا به خاطرمقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد ؟ فرموده: نه، پرسیده: به خاطر نماز جماعت و رساندن احکام به مردم ؟ فرموده: نه، سؤال کرده: پس برای چه؟ فرموده: برای خواندن زیارت عاشورا، چون محلاتی در سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرده و هر روزی که به سبب بیماری و یا امر دیگری که نمی‌توانسته بخواند نایب می‌گرفته است .

شیخ از خواب بیدار می‌شود و فردای آن شب به منزل آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی می‌رود و خواب خود را برای ایشان نقل می‌کند ، مرحوم میرزا محمد تقی گریه می‌کند، از ایشان سؤال می‌کنند چرا گریه می‌کنند؟ می‌فرماید: محلاتی از دنیا رفت !و او استوانهً فقر بود! می‌گویند: شیخ خوابی دیده معلوم نیست واقعیت داشته باشد، میرزا می‌فرماید: آری خواب است؛ اما خواب شیخ مشکور است! نه فردی عادی! فردای آن روز تلگراف فوت محلاتی به نجف مخابره می‌شود و صدق خواب شیخ مشکور آشکار می‌گردد.

زیارت امام حسین علیه‌السلام از نگاه معصومان(علیهم السلام)

امام باقر علیه‌السلام :
«اگر مردم می‌دانستند در زیارت مزار امام حسین علیه‌السلام چه فضیلتی است، از شوق آن می‌مردند».

امام صادق علیه‌السلام :
«زیارت امام حسین علیه‌السلام را فرو نگذار که خدا عمرت را طولانی و روزی‌ات را زیاد می‌کند و زندگی باسعادت و مرگ با شهادت به تو خواهد بخشید».

امام صادق علیه‌السلام :

«زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام ، از برترین اعمال است».

امام صادق علیه‌السلام :
«کسی که خدا خیرخواه او باشد، محبت حسین و شوق زیارتش را در دل او می‌اندازد».

امام رضا علیه‌السلام :
«روز شهادت حسین علیه‌السلام دیدگان ما را مجروح و اشک ما را روان ساخت».


سفارش امام صادق(علیه السلام)

امام صادق علیه السلام به صفوان می‌فرمایند:
زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن ، به درستی که من چند چیز برای خواننده آن تضمین می‌کنم :

۱ - زیارتش قبول شود.
۲ - سعی و کوشش او مشکور باشد.
۳ - حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد .

بعد فرمود: ای صفوان ! هرگاه حاجتی برای تو به سوی خداوند متعال روی داد، پس به وسیله این زیارت به سوی آن حضرت توجه کن از هرجا و مکانی که هستی و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه که برآورده می‌شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عید غدیر برتمامی شیعیان مبارک***
نویسنده : فهیمه
تاریخ : دو شنبه 14 مهر 1388

 

متن کوتاه برای تبریک عید غدیر

اوصاف علی به هر زبان باید گفت / این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی / تبریک به صاحب الزمان باید گفت
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

( من کنت مولا فهذا علی مولا )
حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان
ا عرشیان و فرشیان است ، محضر شما  و همه ی شیعیان
تبریک و تهنیت عرض می نمایم

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

گفت پیـغمبر به یــارای سخــن /  پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحـفه داد /  بر همه خلق جهان فضلش نهاد
گشت داخــل از یقین زوج بتول / در ولایــت با خداونــد و رسول
عید غدیر خم بر شما مبارک

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

ای ز شطرنج حقیقت گـــشتــه مات /  کیش خود را کــن رها بنــگر حیــات
از عـــلی و آل او جـــو درد عــشــق /  جفت شش آورده حق، در فرد عـشق
آب و رنگ باغ، آب و گل، علی است /  صورت آییــنه کــامل عـلی اســـت . . .

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

رسیده هجده ذی حجه و قلب نبی شاد است
غدیر آمد، امیرالمؤمنین اینک به بالای سریر آمد
بود دست نبی در دست او و تاج رحمتش بر سر
بتهای ظلم و جور امروز از اوجش به زیر آمد . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

ای دل دوباره گل کن امشب علی ، امیر است
بر آستان جانان آیینه ی غدیر است
آیینه ی محمد،  مردی زجنس  قرآن
شیرخدا ولی شد آن کوه عشق و ایمان . . .

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

عید است و غدیرش، علی والا است، علی / دل تشنه عدل است و او دریاست، علی
جشن است و مبارک، علی گشته است، ولی / دنیا همه را شادی که مولا است، علی
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

من یک مسلمانم ولى را می‏شناسم
مولا على مولا على را می‏شناسم
مهر على را تا ابد در سینه دارم
در سینه از مهر على گنجینه دارم . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد / بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم / بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

مهر تابان ولایت شد نمایان در غدیر / باز بخشید این بشارت، خلق را جان در غدیر
از طواف کعبه امروز آن که برگردد، یقین / حج او مقرون بود با عهد و پیمان در غدیر . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

در فصل خطر امیر را گم نکنید
آن وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی میگذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

در خانه دل نوشته با خط جلی / کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری / هم مهر محمد است و هم مهر علی . . .
عید غدیر خم مبارک باد

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

گفت پیغمبرص که بعد از من على / رهبر خلق و امام است و ولى
پس بخوانید اى قدح نوشان خم / آیه الیوم اکملت لکم . . .

 

اس ام اس عید غدیر, متن تبریک عید غدیر

 

تو آن عاشق ترین مردی که در تاریخ می گویند
تو آن انسان نایابی که با فانوس می جویند
تمام باغ ها در فصل لب های تو می خندند
تمام ابرها در شط چشمان تو می مویند . . .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 30 صفحه بعد

تقویم واوقات شرعی
" >اوقات شرعی
//Ashoora.ir|Shohada Beginsوصیت شهدا" >وصیتنامه شهدا

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

مشاوره






آمار مطالب

:: کل مطالب : 599
:: کل نظرات : 8

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com