احادیث ائمه


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
باسلام به وبلاگ من خوش آمدید!!
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 164
بازدید دیروز : 157
بازدید هفته : 328
بازدید ماه : 321
بازدید کل : 92657
تعداد مطالب : 599
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
وصیتنامه شهدا
خانمی که حجاب ندارد خدا را هم ندارد!!!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 24 دی 1393

خانمی که حجاب ندارد خدا را هم ندارد!!!

چون میدانند خداوند حجاب را واجب کرده ولی بر خلاف دستور خدا عمل میکند.

انسان ذاتن به دنبال این است که یه چیزی ببافد و خودش را بپوشاند ولی این حیوان است که دوس دارد عریان باشد

آقااااااا گوش کن طرف اومده میگه من وقتی تو خیابون راه میرم تحریک جنسی میشم...ولی روش نمیشه بگه چون  نگرانه ابروشه...

خواهرم یا برادم بزا یه چیز بگم تو اون دنیا که صد تا گناه خود ارضایی تو پروندت بود اعتراض نکن ها چون عامل گناهش بد حجابیه توه

آقا میپذیرم بعضیا مریضن نگاه میکنن ولی اینا معدودن.....

میگه طرف بدنه خودمه دوس دارم اینطور باشم خب اگه این طوریه مدفوع خودتم بگیر دستت تو خیابون راه برو....اسلام میگه تو خونه هر چی بی حیا تر بهتر تو خیابون هر چی با حیا تر

بهتر...من فقط نمیگم خانوما...اقایون خانوما نزارین به شما حیوانی نگاه شه....

اصلا بیاین دینو قرانو اسلامو بزاریم کنار خواهرم تو دوس داری 99% عشق شوهرت مال تو باشه 1% مال زن دیگه؟

وقتی یکی میاد پس بی حجابی میکنه مردت شوهرت از اون خوشش میاد یک درصد عشقش مال اون میشه نه خدایی دوس داری اینطوری؟

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چرا رهبر انقلاب، نایب امام زمان (عج) هستند؟
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 24 دی 1393

اینکه گفته می شود ولی فقیه (امام خمینی یا آیت‌الله خامنه‌ای) نائب امام زمان هستند، مبتنی بر ادله ولایت فقیه در

دیدگاه فقهاست؛ منظور نیابت عام است، نه نیابت خاص .بنا بر این اثبات نیابت ولی فقیه مبتنی بر اثبات ادله ولی فقیه

است که در ذیل خواهد آمد.

اکثر فقها عقیده دارند که در زمان غیبت امام زمان(عج)، فقهای واجد شرایط، نائبان امام می‌باشند. برای اثبات آن به دلائل

متعدد مانند روایات تمسک کرده‌اند. بر این اساس در عصر حاضر ایشان و دیگر فقیهان جامع الشرایط نائب عام امام

زمان(عج) محسوب می‌شوند .

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
دوست دارم به توّلای تو بنویسم عشق
نویسنده : فهیمه
تاریخ : سه شنبه 23 دی 1393


دوست دارم به توّلای تو بنویسم عشق
آه خورشید به پهنای تو بنویسم عشق
دستْ خطم به قشنگی خط و خالت نیست
تا به زیبایی لب های تو بنویسم عشق
دوست دارم که شبی روی فرج نامه ی تان
با همه مردم دنیای تو بنویسم عشق
دَر و دیوار دلم پرُ شده از یا مهدی
چقدر از غم شب های تو بنویسم عشق
ذکر یابن الحسنی گفتم و رفتم سرداب
تا به یاد دلِ تنهای تو بنویسم عشق
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
بهتر این است فقط پای تو بنویسم عشق
 
شب شعر است به یادش قلمی بردارید
جای بیکار نشستن قدَمی بردارید

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عصر حجر یا...؟
نویسنده : فهیمه
تاریخ : سه شنبه 23 دی 1393

افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون مائده 50

آيا حكم جاهليت را می جويند و چه حكمی برای يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟

و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33

و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند

عصر حجر یا...؟


گفتم:چه جالب... 14 بيشتره يا16؟

گفت : چه سوالايی ميكنی معلومه 16!

گفتم:پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش؟

گفت:معلومه

گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش می گرديد

اونم چه زمانی موقعی كه بهش می گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلی دمده است...

ديگه پی اش رو نگرفت گذاشت رفت

 

 

 

من شکایت دارم...

از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی یادگار مادرم زهراست

از آن ها که به مسخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛

چـــــرا نمی فهمی؟

این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد

حـــُرمــت دارد ...!



در روزگاری که :

زن را بـ‌ه "تن" می شناسند

غیرت را "بددلی" می نامند

و باحجاب را " اُمل" می دانند

تو همچنـان "فرشته" بمان ...بانوی سرزمین من...

زیباترین...!عروسک اهریمنان شدن شایسته مقام اهورایی تو نیست


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چادرم .
نویسنده : فهیمه
تاریخ : سه شنبه 23 دی 1393
چادرم ...مرا تا بیکران ها خواهد برد...

دخترها مثل سیب های روی درخت هستند. بهترین هایشان در بالاترین نقطه درخت قرار دارند.

برخی پسرها نمی خواهند به بهترین ها برسند چون می ترسند سقوط کنند و زخمی شوند،

بنابراین به سیب های پوسیده روی زمین که خوب نیستند اما به دست آوردنشان آسان است، اکتفا می کنند.

سیب های بالای درخت فکر می کنند مشکل از آنهاست درحالی که آنها فوق العاده اند.

آنها فقط باید منتظر آمدن پسری بمانند که آن قدر شجاع و لایق باشد که بتواند از درخت بالا بیاید...

قدر خودت رو بدون...اطرافیانت رو با دقت بیشتری ببین و بشنو...

تو شریف تر و نجیب تر از آنی هستی که تن به هر رابطه ای بدهی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

حجت الاسلام شهاب مرادی از آن دست روحانیونی است که صحبتهایش برای نسل جوان در امر ازدواج شنیدنی است.

وی در طول سال به استان های مختلف می رود و در جمع جوانان راجع به ازدواج صحبت می کند. این بار فرصتی شد تا

در یک گفتگوی دو طرفه سؤالات مان را از او بپرسیم.

شهاب مرادی از اینکه خانواده ها پس انداز ۲۰ ساله شان را برای مخارج فرزاندان خرج می کنند، ناراضی بود. وی به

ویژگی های دختر خوب، پسرهای مناسب ازدواج وبه نقش روحانیت در اصلاح ازدواج اشاره کرد.صحبت های کامل حجت

الاسلام شهاب مرادی پیش روی شماست.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
آزادی معنوی
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

استاد مطهری در کتاب" آزادی معنوی" می‌نویسد یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است. پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتی عرض کند.امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه ی آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبیرخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالایسر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طیمی‌کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمیکه نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد."در باب آثار و عقوبات سبک شمردن نماز، روایتی از حضرت ختمی مرتبت به نقل از دختر مکرمه‌شان نقل شده است که بسیار تکان‌هنده است: "حضرت زهرا سلام الله علیها از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشانرا سبک می شمارند چه هست بر ایشـان.

 

استاد شهید مطهری :

فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه می‌خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد، در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد، حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده زن نهاده شده، که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند، این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است، و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد، و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شیطان پرستی
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

شیطان پرستی دینی
شیطان پرستی فلسفی
شیطان پرستی گوتیک
شیطان پرستی متالیک

شیطان پرستی چیست؟

یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی می‌پندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند.

شیوه های تبلیغ شیطان پرستان:
شیطان پرستان که در آن زمان تعداد محدودی را تشکیل می دادند، پس از گذشت چند سال تصمیم گرفتند تا این فرقه را گسترش دهند و از روش های گوناگونی برای جذب شدن در این گروه استفاده کردند.یکی از روش های جذب جوانان، استفاده از ........

666: یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مكاشافات 13:18 « ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . » از سال‌ها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده می‌شد.

هداف شبکه ماهواره ای من و تو

ترویج اباحه گری،

ترویج روابط نامشروع،

تزلزل در خانواده ها،

خیانت توسط زن و شوهر به همدیگر،

روابط خارج از ضابطه بین دو جنس مخالف

و همچنین ترویج برخی اموری که در قران نهی شده از جمله شراب خواری را در دستور کار خود دارد.

وقتی این شبکه به جای هفت سین نوروز، هفت شین را مطرح می کند تا در کنار آن بتواند شراب خواری را رواج دهد، این هدف قرار دادن فرهنگ ملی کشور ماست.

((ترویج سبک زندگی غربی و غیراسلامی، در پوشش ایجاد سرگرمی و تفریح))

چرا اسم من وتو؟
توجه به نام این شبکه تلویزیونی و نیز آنچه در فلسفه راه اندازی آن آمد، نشان می دهد دست‏اندركاران آن با انتخاب اسم «من و تو» عملا خواستار تعامل و ارتباط با مردم ایران بوده و سیاست خود را کمک به تغییر سبک زندگی آنها برای حضور در پروسه جهانی سازی از طریق پخش برنامه هایی چون فیلم، سریال، اخبار و گزارش‏های متنوع برای مخاطبان هدف یعنی خانواده های طبقه متوسط (از لحاظ فرهنگی)جامعه ایرانی و بویژه دو قشر زنان و جوانان در گامهای از بین بردن قبح برخی رفتارهای غیراخلاقی و پس از آن و به تدریج، جایگزینی و رواج آنها در میان این مخاطبان قرار داده اند.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خدایا!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

خدایا!

خوشا آنان که

از زلال چشمه خشوع می نوشند

در باران فروتنی

نماز خاشعانه می خوانند

معبودا!

افق در عین این که آسمانی است

سر بر زمین تواضع می ساید

بدا به حال من

که سر بر آسمان تکبر می دارم

الهی!

مغرورم برآنچه از من نیست

خدایا!

فغان و آه

از بلندی راه و دوری سفر

الهی!

مسافر بار خود سنگین نمی کند

که مبادا از سفر باز ماند

بدا به حال من که در خویش مانده ام

معبودا!

جاذبه های پرجذبه دوستی

گمراهم کرده

و دافعه های پرطمطراق دشمنی

از حق رانده

معبودا!

به زنجیر خود ببند

که گرفتار زنجیر گناهم

خدایا!

چه سود مرا

از بازار دنیا

معبودا!

رضای تو شاهین سنجش من نیست

بر کرسی قضاوت که می نشینم

با چند ترازو وزن می کنم

الهی!

تیرگی جهالت از دلم بزدا

و انوار معرفت بر قلبم بتابان

و روزنه ای

به سوی حقیقت جانم بگشا

خدایا!

از تشعشعات انوار یقین محرومم

و از پرتو خورشید معرفت بی نصیب

معبودا!

جام بلورین دلم را بشکن

که خودت گفته ای

« اَنا فی المنکسرة القلوب »

آشیان من دلهای شکسته است

خدایا!

زمان هم چنان بر مدار انتظار می چرخد

و من

در این سیر چرخش بی قرار

به عادت می چرخم.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یــا صاحب الزمان
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

یــا صاحب الزمان
آقای مـن
مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد
"خلایـــق هــرچه لایــق" بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم
که اگر غیر از این بود
هم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم
"از ماست که بر ماست"
آری، ما مستحق بلای غیبتیـم؛

 

فروغی بی بدل مهتـــاب دارد

و انگشتر عقیقی نـــــاب دارد

بیــــــا زاهد به گلـــــزار ولایت

که شیعه یک گل شاداب دارد
شنیدم هاتف غیبی چنین گفت:

عجب تاجی به سر ارباب دارد

 

می خواهم غربتت را حکایت کنم؛غربتی که دوازده قرن است ریشه دوانیده؛ غربتی که اشک آسمان و زمین را جاری ساخته؛ غربتی که حتی برای برخی محبّانت، غریب و نا شناخته است؛ غربتی که اجداد طاهرینت پیش از تولد تو بر آن گریسته اند.

متحیّرم کدامین مصرع از این مثنوی> را بازخوانی کنم؟ کدام سطر، کدام صفحه و کدام فصل از این کتاب قطور را باز نویسم؟من از تصویر این غربت و غم ناتوانم.

از کجا آغاز کنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسل های گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از عوام گلایه کنم یا از خواص؟

از آنانی بگویم که خاطر شریف تو را می آزارند؟ از آن ها که دستان پدرانه و مهربانت را خونریز معرفی می کنند؟از آن ها که چنان برق شمشیرت را به رخ می کشند که حتی دوستانت را از ظهورت می ترسانند؟از آن ها که تو را به دور دست ها تبعید می کنند؟از آن ها که به نام تو مردم را به دکه های خویش فرا می خوانند؟ از آن ها که همواره بر طبل نومیدی می کوبند و زمان ظهورت را دور می پندارند؟از آن ها که تو را آنگونه که خود می پسندند- و نه آنگونه که هستی و می خواهی - نشان می دهند؟ آن ها که غیبتت را به منزله > تلقی می کنند؟

مولای من گویا همه چیز، دست به دست هم داده است تا شما در غربت بمانید! لشکریان ابلیس هم روز و شب در کارند. نمی دانم چه کسانی واقعا" تو را و ظهور تو را می خواهند؟ خدا می داند و تو! اما این را می دانم که پس از گذشت دوازده قرن از شروع غیبت، هنوز پیروز این میدان، ابلیس و لشکریان انس و جن اویند که در کشاکش غیبت و ظهور، شب ظلمانی غیبت را تا هم اکنون امتداد داده اند.

از خود آغاز می کنم که اگر هرکس از خود شروع کند، امر فرج اصلاح خواهد شد...

 

 

 

امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
مردم! شما را به یادآورى مرگ، سفارش مى كنم، از مرگ كمتر غفلت كنید، چگونه مرگ را فراموش مى كنید در حالى كه او شما را فراموش نمى كند؟
و چگونه طمع مى ورزید كه به شما مهلت نمى دهد؟
مرگ گذشتگان براى عبرت شما كافى است،
آنها را به گورشان حمل كردند، بى آن كه بر مركبى سوار باشند،
آنان را در قبر فرود آوردند بى آن كه خود فرود آیند،
چنان از یاد رفتند گویا از آبادكنندگان دنیا نبودند و آخرت همواره خانه اشان بود،
آن چه را وطن خود مى دانستند از آن رمیدند، و از آنجا كه مى رمیدند، آرام گرفتند،
و چیزهایى كه با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را كه سرانجامشان بود ضایع كردند.
اكنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى كنند،
و نه مى توانند عمل نیكى بر نیكى هاى خود بیفزایند،
به دنیایى انس گرفتند كه مغرورشان كرد، چون به آن اطمینان داشتند سرانجام مغلوبشان نمود.

«نهج البلاغه، خطبه 188»


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
دسترنج خود
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):

مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ حَلالاً، فُتِحَ لَهُ أبوابُ الجَنَّةِ یَدخُلُ مِن أیِّها شاءَ

هر کس به حلال، از دسترنج خود بخورد، دروازه‌های بهشت به رویش گشوده گردند و او از هریک که خواهد وارد شود.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عاقبت ترسناک و سخت شوخی زن و مرد نامحرم
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمودند:
«سعی کن در هر کار خیری مشاهده شوی، شاید در یک کار خیر به چشم حضرت بیایی. نمی‌دانیم کدام کار خیرمان مورد قبول حضرت واقع می‌شود، پس باید در هر کار خیر شرکت کنیم به این امید که کارهایمان مقبول امام عصر (عج) واقع شود.»

 

 

عاقبت ترسناک و سخت شوخی زن و مرد نامحرم

در این باره حضرت محمد (ص) بیان داشته‌اند: کسی که دیده‌ی خود را از نگاه به زن نامحرم سیراب می‌سازد، خداوند در روز قیامت، چشم‌های او را به وسیله‌ی میخ‌های آتشین و آتش، پُر می‌کند و چون حسابرسی مردم پایان پذیرد، او را در جهنم می‌اندازد.؛و از این رو حضرت عیسی (ع) بیان داشته‌اند: همانا چشمان خود را از نگاه نمودن به زنان نامحرم بازدارید؛ چرا که این عمل، سبب افشاندن بذر شهوت و رویش فسق می‌گردد.
علاوه بر این، در باب روابط زننده و شوخی نمودن‌های خارج از عرف و شرع مردان با زنان، حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: هر فردی با زنی نامحرم شوخی نماید، برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می‌نمایند و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار آن مرد قرار دهد و یا با وی بخندد و منجر به عمل خلافی شود، این زن هم مثل آن مرد گناهکار است و عذابش به مانند اوست.
ولی اگر زن راضی نبود به شوخی و ارتباط، و مرد به زور مرتکب این عمل زشت گردید، گناه هر دو بر عهده‌ی مرد می‌باشد، و همچنین در جای دیگری بیان داشته‌اند: مَن صافَحَ إمرَاةً حَرماً جاءَ یَومَ القیامَة مَغلُولاً ثُم یُومَرُ بِهِ اِلَی النّار؛ هر کس با زن نامحرمی دست دهد، روز قیامت با دستِ زنجیر شده به گردن محشور می‌شود و سپس امر می‌شود تا او را به آتش جاودان ببرند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
شجره نامه
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393

شجره نامه نسب حضرت آیت الله خامنه ای

بر اساس این شجره نامه نسب حضرت آیت الله خامنه ای به واسطه 36 نسل ، به امام حسین(ع) می رسد.

امام حسین، امام زین العابدین، علی اصغر،...، سید جواد، سید علی خامنه ای

نام برادران آیت الله خامنه ای : سید هادی خامنه ای ، سید محمد خامنه ای

نام فرزندان آیت الله خامنه ای : مصطفی خامنه ای ، مجتبی خامنه ای ، محسن خامنه ای ، میثم خامنه ای ، بشری خامنه ای ، هدی خامنه ای

نسب آیت الله خامنه ای به حضرت سلطان سید محمد که از سادات حسینی است و با چهار واسطه فرزند امام سجاد می شود می رسد . ایشان به دلیل ظلم و جور عباسیان به مناطق مرکزی ایران و تفرش ، آشتیان و فراهان می آیند و از سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرار می گیرند ولی مأموران عباسی در تفرش ایشان را دستگیر و شهید می کنند و هم اکنون مزار ایشان در میقان اراک قرار داد . سید محمد فرزند سید محمدتقی ، فرزند سید میرزا علی ، فرزند سید میرزا اکبر ، فرزند سید فخرالدین از شجره مبارک حضرت سلطان سید محمد است که از تفرش به آذربایجان مسافرت می کنند و در شهر خامنه – 80 کیلومتری شمال غربی تبریز – ساکن می شوند . بعد از وی سید حسین ، فرزند سید محمد در خامنه مشغول هدایت و ارشاد مردم می شود و البته به نجف اشرف سفر می کنند و در آنجا به درس و بحث اشتغال می ورزند . ایشان جد حاج سید علی خامنه ای بودند .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بچه لوس چه بچه ایست؟
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

 

محبت زیاد پدرومادر و توجه به خواسته های کودک باعث لوس شدن او می شود.

بچه لوس چه بچه ای است؟ خیلی از پدرو مادرها نمی خواهند قبول کنند که فرزندشان لوس است. بسیاری از والدین

خواسته ها و بهانه گیری های فرزندشان را روی حساب بچگی و کودکی می گذارند و قبول ندارند که فرزندشان لوس است.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
به فرزندان خود بهادهید
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

زمانی که حرف از حقوق کودکان می‌شود، بسیاری از والدین نگران می‌شوند؛ چون نمی‌دانند معنای این حق و حقوق چیست و چرا باید آن را مطرح کرد. بسیاری از آنها نمی‌دانند کجای رابطه با فرزندشان قرار گرفته‌اند، چطور باید رفتار کنند، چه اندازه حق دارند و می‌توانند چه نوع محدودیت‌هایی ایجاد کنند؟

 

البته جامعه حق زیادی به پدر و مادر می‌دهد؛ گویا شما به عنوان والد و کسی که مسئولیت تربیت و پرورش فرزندتان را به عهده دارید می‌توانید همانطور که خودتان صلاح می‌دانید قوانین و مقررات را اعمال کنید و در ازای خدماتی که به فرزندتان می‌دهید، می‌توانید از او انتظار داشته باشید مطابق خواسته شما رفتار کند و در سبک زندگی از الگوی شما پیروی کند. اما این همه ماجرا نیست. در مقابل حقوق زیادی که شما به عنوان پدر و مادر دارید، کودک شما نیز حقوقی دارد. زمانی که درباره حق کودک حرف می‌زنیم، به خواسته‌هایی اشاره می‌کنیم که هم کودک به دنبال آن است و هم به آن نیاز دارد.

 



:: موضوعات مرتبط: با این نکات والدینی نمونه باشید!! , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
حجاب فاطمی را پاس بداریم
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

حجاب فاطمی را پاس بداریم

حجاب یعنی به جای شخص، شخصیت را دیدن.

حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان "نه" گفتن.

دختران و زنان شایسته با آراستن خویش به "پوشش اسلامی" بزرگترین معلمان اخلاق و پاکی و فضیلتند.

آنان که جسم خود را ارزشمندتر از آن می دانند که هر چشمی از آن بهره ببرد، بر مسند والای فضیلت نشسته اند.

 

حجاب، عفاف وشخصیت ومتانت زن را نمودار می کند و او را همچون مرواریدی گرانبها در بر می گیرد.

حجاب، سپری در برابر رهزنان گوهر عفاف است و موجب کمانه کردن تیر زهرآلود چشم ناپاکان.

حجاب آوای ملکوتی جمال طلبی معنوی زن است.

حجاب تلالو شبنم بر چهره ی زیبای گل است.

حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است

 

حجاب ظاهری ریشه در عفاف درونی دارد .
کسی که بخواهد پاک شود،ظاهر و باطنش را باید یکی کند .
آنان که بی قید و لاابالی اند، ولی می گویند :«دلت پاک باشد»،
نمیدانند که پاکی دل در پاکی رفتارو متانت و وقار نمایان میشود و از دل پاک جز نگاه پاک بر نمی آید .
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد، ولی مدعی باشد که دلش پاک است .

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
راه حل برای جلوگیری ازسفیدشدن مو
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

درست است که سفید شدن موها عوامل مختلفی دارد، اما با این حال می‌توان با استفاده از برخی گیاهان جلوی سفیدی زودهنگام آن‌ها را گرفت. یکی از این گیاهان موثر آلوئه‌ورا است.


همیشه یک سوال برای من وجود دارد که چرا خیلی از ما از حالت و جنس موهایمان راضی نیستیم! یکی را می‌بینید که موهای لختی دارد اما دربه‌در دنبال فر کردن است، آن دیگر موهای فر دارد همیشه شاکی است و می‌خواهد موهایش را صاف کند. یکی موهایش پرکلاغی است و همیشه دنبال رنگ مو است و یکی دیگر می‌خواهد موهایش را مشکی کند.

 

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
هویت انسانی ...
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

روشن است که هرگونه تمایز در هویت انسانی زن و مرد ، از هر اندیشه ای تراویده یا دست آورد هر پژوهشی باشد، در بینش الهی اسلام انحراف از فطرت انسانی محسوب می شود و منفور و مطرود است .
چرا که :
گرامی ترین شما نز خدا، با تقواترین شما است .
حجرات - 13

 

یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن ، که گذرگاه است ...گذراز نفس به سوی رضوان حق .
هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفکند؟...
الرحیل !!یاران شتاب کنید...
شهید آوینی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
و ای خواهرم!
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 20 دی 1393

و ای خواهرم! تو هم با حفظ حجابت جهاد می کنی،

هم در راه خدا، هم جهاد با نفس و هم جهاد با کفر.

شهید ملک علی نوری

 

چکار کنم که خواب امام زمان( عج الله)را ببینم؟؟؟

شاگرد: استاد ، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟
استاد: شب یک غذای شور بخور، آب نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏
خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم
کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم!
در ساحل رودخانه ای مشغول...
استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏
تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی...

 

 

من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند، من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم

آنان چفیه را سجاده می کردند و به خدا می رسیدند

من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند

من وقتی چادری می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم

آنان با چفیه گریه های خود را می پوشاندند

من در مجلس روضه با چادر صورتم را می پوشانم واشک هایم را به چادرم هدیه می دهم

آنان با چفیه زندگی می کردند... من بدون چادرم نمی توانم زندگی کنم

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم

"من و چادر مشکی ام"

 

 

 

ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻴﺪﺍﺩ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻳک ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻯ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮﻳﻰ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺭﻭ ﺭﻓﺘﻪ، ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎ، ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺭﺍﻩ ﻣﻰﺭﻭﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻼﺱ ﺑﺮﺳﻢ. ﻧﻮک بینی ام ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺷﻜﻰ گرم ﻛﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺳﻮﺯ ﻣﺎﻩ ﮊﺍﻧﻮﻳﻪ ﺍﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻡ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺭﺍ ﻣﻰﭘﻴﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﻴﻨﻰﺍﻡ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻣﻰﺷﻮﺩ. ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﻰ ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﻴﺐﻫﺎ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰﻛﻨﻢ ﻭ ﺍﺷک ﻭ ﻣﺨﻠﻔﺎﺗﺶ ﺭﺍ ﭘﺎک ﻣﻰﻛﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻣﺎﻯ ﻛﻼﺱ ﻣﻰﺳﭙﺎﺭﻡ.
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﻰﺯﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺫﻫﻦ ﻣﻦ ﺟﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺳﺖ! ﺑﺮﻑ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻛﻼﺱ ﻣﻰﺑﻴﻨﻢ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ، ﻣﺮﺍ ﻣﻰﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎﻯ ﺩﻭﺭ ﻛﻮﺩﻛﻰ… ﻭﻗﺘﻰ ﺻﺒﺢ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻑ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻰﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﭼﻪ ﺫﻭﻗﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻰﺩﻳﺪﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﻔﻴﺪﭘﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻌﻨﻰ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻰﻣﺪﺭﺳﻪ؛ ﭘﺲ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﻰ ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﻣﻰﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﻮﺩﻯ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﭘﺎﻫﺎﻳﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻑ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﻳﺦ ﺑﻜﻨﺪ…
ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ، ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﺮف بازﻯ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻜﺶﻫﺎﻯ ﻛﺎﻣﻮﺍﻳﻰ ﻣﻰﺑﺮﺩ… ﻛﻪ ﺍﻭﻝ ﺳﺒک ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻰﮔﺬﺷﺖ ﺧﻴﺲﺗﺮ ﻣﻰﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦﺗﺮ… ﻳﺎﺩ لبوهاﻯ ﺩﺍﻍ ﻭ ﻗﺮﻣﺰ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻰﭘﺨﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺨﺎﺭ ﺑﻠﻨﺪ می شد. ﻭ ﺣﺎﻻ ﺩﺧﺘﺮﻯ ﺗﻨﻬﺎ، ﺑﻰﭘﻮﻝ ﻭ ﺑﻰﭘﻨﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻳک ﺳﻮﺋﻴﺖ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻣﺘﺮﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻛﻤک ﻫﺰﻳﻨﻪ ۳۰۰ ﻳﻮﺭﻭﻳﻰ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ، ﺑﺎﻳﺪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻣﺎﻩ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺟﻴﺒﻢ ﺍﻓﺘﻀﺎﺡ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻓﺘﻀﺎﺡ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﻩ ﺑﺪﺗﺮ! ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻳک ﻫﺰﻳﻨﻪ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻰ ﻧﺸﺪﻩ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺼﻒ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻠﻌﻴﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻭﺿﻊ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ؛ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺼﻒ ﺍﻭّﻟﻴﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻌﻨﻰ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ ﻫﻴﭻ ﭘﻮﻟﻰ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻧﺒﻮد.
ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﻳﺎ ﻧﻪ، ﻛﻪ ﭘﺲﺍﻧﺪﺍﺯﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﺗﺎﻥ ﻛﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﺘﻜﻰ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﻳﻦ ﺧﻴﻠﻰ ﺗﺮﺳﻨﺎک ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﺟﺎﻯ ﺷﻜﺮﺵ ﺑﺎﻗﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﺑﻴﻤﻪ ﺩﺭﻣﺎﻧﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺳﺮﭘﻨﺎﻩ؛ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﻮﭼک… ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻌﻨﻰ ﺧﻴﺎﻟﺘﺎﻥ ﺍﺯ بیماری ﻭ ﺑﻰﺧﺎﻧﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺧﺐ، ﺑﺮﺍﻯ ﺑﻘﻴﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺮﺝ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﻩ، ﻳک ﺧﺮﺝ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺍﻭﺿﺎﻋﺘﺎﻥ ﻛﻤﻰ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻰﺭﻳﺰﺩ.
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﺮﻣﺎ، ﻣﻐﺰ ﻣﻨﺠﻤﺪ ﺷﺪﻩﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ، ﻳﺎﺩ ﻳک ﺩﻭﺳﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﻮﻝ ﻗﺮﺽ ﻛﺮﺩﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﻡ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺎﺭ.
ﻳﻠﺪﺍ یک ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺮﺍﻳﻄﺶ ﺗﻘﺮﻳﺒﺂ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻕ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻧﻪ… ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻗﺒﻼ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻩ، ﭘﺲ ﺳﺮﺍﻏﺶ ﺭﻓﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻬﻮﻩﺍﻯ ﻣﻬﻤﺎﻧﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻳک ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﻴﺮﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ، ﻛﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﻢ ﻣﻰﮔﻔﺖ، ﺑﺮﺍﻯ ﭼﻨﺪ ساﻋﺖ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﻫﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺷﺎﻳﺪ ﮔﻴﺮ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﻧﻪ، ﻧﻤﻰﺍﺭﺯﻳﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻄﺮ ﺑﻴﻨﺪﺍﺯﻡ. ﻳک ﺁﻥ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻛﺬﺍﻳﻰ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩﻡ ﺑﺪﺑﺨﺖﺗﺮﻳﻦ ﺁﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻨﻢ.
ﻭﻗﺘﻰ ﻳﻠﺪﺍ ﺑﻠﻨﺪﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﻭﺩ، ﺑﻪ ﺷﻮﺧﻰ ﻳﺎ ﺟﺪﻯ ﮔﻔﺖ: «ﺍﻳﻦ ﺷﺒﺎ ﺳﻔﺎﺭﺕ ﺷﺎﻡ میدن؛ ﻣﺤﺮﻣﻪ… ﺗﻮ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ» ﻭ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ.
ﺳﻔﺎﺭﺕ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺳﺎﻝﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﺎﻧﻪﺍﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺍﻋﻴﺎﻥﻧﺸﻴﻦ ﭘﺎﺭﻳﺲ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺣﺴﻴﻨﻴﻪ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺳﻢﻫﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺭﺍ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﻰﻛﺮﺩ… ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺁﻥ ﺷﺐ ﻧﺮﻓﺘﻢ، ﺍﻣﺎ ﺷﺐ ﺩﻭﻡ ﻳﺨﭽﺎﻝ ﺧﺎﻟﻰ ﻭ ﺷﻜﻢ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻛﺎﺭﺕ ﻣﺘﺮﻭ ﻭﺳﻮﺳﻪﺍﻡ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﻦ … ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻢ.
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻡ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﺑﻮﺩﻡ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻭ ﻧﻪ ﺣﺘﻰ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺬﻫﺒﻰ… ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺪﻡ ﻣﻰﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﺎﻡ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺟﺎﻳﻰ ﺑﺮﻭﻡ.
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺧﻴﻠﻰ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻰ ﻭﺍﻣﻰﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺴﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺍﻣﺎ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ… ﻭ ﻣﻦ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﻮﺩﻡ. ﺩﻭ ﺗﺎ ﻣﺘﺮﻭ ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻳک ﺭﺑﻊ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺭﺳﻴﺪﻡ. ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻃﻮﻝ ﺭﺍﻩ، ﺻﺪﺑﺎﺭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻢ.
ﻭﻗﺘﻰ ﺭﺳﻴﺪﻡ، ﭼﺮﺍﻍﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻳﻜﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﺿﻪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﺪ. ﻛﻮﺭﻣﺎﻝ ﻳک ﺟﺎﻳﻰ ﻧﺰﺩﻳک ﻭﺭﻭﺩﻯ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﻢ. ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ، ﺍﻣﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻣﺎﻧﻢ ﻧﺪﺍﺩ؛ ﺩﻻﻳﻞ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻰ ﺟﺰ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ، ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺷﺖ.
ﭼﺮﺍﻍﻫﺎ ﻛﻪ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ، ﺩﻳﺪﻡ ﺳﺮ ﻭ ﺷﻜﻞ ﻣﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺗﻴﭗ ﺍﺯ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺧﻴﻠﻰ ﺍﻧﮕﺸﺖﻧﻤﺎ ﺑﻮﺩ. ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻰﻣﺮﺩﻡ، ﺣﺲ ﻣﻰﻛﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﭼﻰ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﺴﺘﻢ. ﺳﻔﺮﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﺮﺩﻡ ﻧﻤﻰﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﻴﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ. ﺣﺲ ﻣﻰﻛﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﺮﻳﻪﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﻛﻨﻢ، ﺁﺭﺍﻡ ﭘﺎﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻨﻰ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺩﻭﺷﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ «ﺍﻭ» ﻟﺒﺨﻨﺪﻯ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ.
ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺮﺩﻡ ﻧﺒﻮﺩ، ﮔﻮﻧﻪﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﻑ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﻭ ﺳﻌﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻛﻮﺩﻛﻰ ﻏﺮﻕ ﻛﻨﻢ. ﻧﺰﺩﻳﻜﻰﻫﺎﻯ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﻳک ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ، ﺑﻮﻕ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ. متعجب ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﻴﺎﺩﻩﺭﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻡ، ﻛﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻮﻕ ﺯﺩ. ﻳک ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺷﻤﺎ ﻏﺬﺍﺗﻮﻥﺭﻭ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻴﺪ»
ﮔﻔﺘﻢ: « ﻧﻪ، ﻣﺮﺳﻰ… ﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ»
ﮔﻔﺖ: «ﭼﺮﺍ؛ ﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍﻯ ﺷﻤﺎﺳﺖ… ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺷﻤﺎ… ﻣﻦ ﻣﻰﺩﻭﻧﻢ!»
ﻭ ﭘﻼﺳﺘﻴﻜﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : «ﻣﻰﺧﻮﺍﻯ ﺑﺮﺳﻮﻧﻤﺖ؟»
ﮔﻔﺘﻢ: « ﻧﻪ، ﻣﻤﻨﻮﻥ. ﺑﺎ ﻣﺘﺮﻭ ﻣﻰﺭﻡ …» ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻡ .
ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﻏﺬﺍت رﻭ ﺑﺨﻮﺭ… ﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ» ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ.
ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺩﺭﻭﻥ ﭘﻼﺳﺘﻴک ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﻳﺪﻡ ﻳک ﻇﺮﻑ ﻳک باﺭﻣﺼﺮﻑ ﻭ ﻳک ﭘﺎﻛﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﺑﻮﺩ. ﺗﻮﻯ ﭘﺎﻛﺖ، ۵۰۰ ﻳﻮﺭﻭ ﺍﺳﻜﻨﺎﺱ ﻭ ﻳک ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﺧﻴﻠﻰ ﺗﻨﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ:
«ﺳﺎﻝﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻏﺬﺍﻳﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻰﻛﺮﺩﻡ ﺣﻖ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﻡ، ﻳک ﻣﺮﺩ، ﻇﺮﻓﻰ ﻏﺬﺍ ﻭ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺮﺍﻧک ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﭘﻮﻟﻰ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻳک ﺩﺧﺘﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﻳﺎﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ، ﺍﻳﻦ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺒﺨﺸﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ گونه ﻗﺮﺿﺶ ﺭﺍ ﺍﺩﺍ ﻛﻨﻢ. ﭘﺲ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻘﺮﻭﺽ ﻧﻴﺴﺘﻰ».
ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۰۳ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﻧﻤﻰﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺳﻢ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺭﺍ ﺭﻭﻯ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ عجیب ترین ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻦ ﺁﻥ ﻗﺮﺽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺩﺍ ﻛﺮﺩﻡ…
ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﻑ ﻣﻰﺑﺎﺭﻳﺪ.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
۴۷ روش برای ساده‌ تر کردن زندگی
نویسنده : فهیمه
تاریخ : پنج شنبه 18 دی 1393


ساده زندگی کنید
بزرگ رویاپردازی کنید
قدرشناس باشید
عشق بورزید
همیشه بخندید
 

فکر می‌کنید زندگی سختی دارید، روزگار برایتان ناعادلانه رقم خورده است، و شما فقط می‌خواهید زندگی ساده‌ای داشته باشید، درست مثل وقتی بچه بودید… 

این ۴۷ روش به شما کمک خواهد کرد زندگی‌تان را دوباره مثل دوران کودکی‌تان ساده کنید:

 

درادامه مطلب>>>


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
تقویم واوقات شرعی
" >اوقات شرعی
//Ashoora.ir|Shohada Beginsوصیت شهدا" >وصیتنامه شهدا

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

مشاوره






آمار مطالب

:: کل مطالب : 599
:: کل نظرات : 8

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 164
:: باردید دیروز : 157
:: بازدید هفته : 328
:: بازدید ماه : 321
:: بازدید سال : 12732
:: بازدید کلی : 92657

RSS

Powered By
loxblog.Com